محمد جواد رودگر؛ مائده شاکری راد
چکیده
اکتناه وجودی فاطمه زهرا (س) چنان است که معرفتِ به آن انسانِ کامل از نوع سهل و ممتنع است، سهولت دستیابی به چنین معرفتی به دلیل فراوانی فضائل و صعوبتش به جهت عمق و ژرفای غیر قابل غوص و وصول است.همین معنا را در این مقاله بر اساس رهیافتهایی چون وجود شناسی، معرفت شناسی و جامعه شناسی مورد بحث قرار میدهیم و بر اساس معارف « ثَقلین» و ...
بیشتر
اکتناه وجودی فاطمه زهرا (س) چنان است که معرفتِ به آن انسانِ کامل از نوع سهل و ممتنع است، سهولت دستیابی به چنین معرفتی به دلیل فراوانی فضائل و صعوبتش به جهت عمق و ژرفای غیر قابل غوص و وصول است.همین معنا را در این مقاله بر اساس رهیافتهایی چون وجود شناسی، معرفت شناسی و جامعه شناسی مورد بحث قرار میدهیم و بر اساس معارف « ثَقلین» و آموزههای قرآنی، نبوی، علوی و ولوی به تبین کمالات حقیقی فاطمه زهرا (س) همچون حجت بودن خداوند بر ائمه (ع)، همتایی علی (ع)، مظهر پیامبر (ص) بودن، حقیقت کوثر، ولایت در امور عامه و عبودیت و اخلاص وجودی او در برابر معبود حقیقی و محبوب راستین و آنگاه به کمالات حقوقیاش چون دُخت نبّی، زوج ولیّ و امّ الائمه (ع) بودن اشاره شده است تا کمالات حقوقیاش نیز با تکیه بر کمالات حقیقی آن حضرت تفسیر گردد. البته به شناخت حدی و رسمی آن انسان کامل «ملکوتی الحدوث وملکوتی البقاء» نیز پرداخته میشود تا الگوی جاودانه همه انسانهای شایق کمال و مشتاق کوی وصال و خواهان سُرور و سعادت و سَرْوَری در جنبههای علمی و عملی، فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار گیرد.