محمود ابراهیمی ورکیانی
چکیده
در زمینه امامت و خلافت بعد از پیامبر اسلام، نظریات متفاوتی در بین مسلمانان مطرح شده است و هر کدام از فرقههای اسلامی به یکی از این دو مبنای امامت و خلافت گرایش پیدا کردهاند. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که مهمترین عوامل شکلگیری نظریه خلافت در اذهان اهل سنت به خصوص در آراء غزالی چیست؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه را به آزمون گذاشتیم ...
بیشتر
در زمینه امامت و خلافت بعد از پیامبر اسلام، نظریات متفاوتی در بین مسلمانان مطرح شده است و هر کدام از فرقههای اسلامی به یکی از این دو مبنای امامت و خلافت گرایش پیدا کردهاند. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که مهمترین عوامل شکلگیری نظریه خلافت در اذهان اهل سنت به خصوص در آراء غزالی چیست؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه را به آزمون گذاشتیم که توجه به واقعیات زندگی سیاسی صدر اسلام و مراجعه به سیره خلفا مهمترین عامل طرح این نظریه است. اهل سنت و به خصوص غزالی خلافت را به منزله پدیدهای که در صدر اسلام اتفاق افتاده، همواره مدنظر داشتهاند و نظریات خویش را با آن و بخصوص عمل صحابه تطبیق میدهند و برای خلیفه یا امام همان وظایف و اختیاراتی را متذکر میشوند که خلفا از آن برخوردار بودند. نتیجه اینکه اهل سنت نظریات خویش را با امر واقع تطبیق داده و به یک معنی توجیهگرا هستند و نکته حایز اهمیّت در نظریات ایشان تقدم عمل بر نظر میباشد و به اصطلاح از نظرات پسینی به جای پیشینی سود میبرند.