محسن حبیبی؛ علیرضا قدردان؛ احمد شهرابی فراهانی
چکیده
معنای لغوی (اساسی) مادّه «ح ف ظ» از آن جهت که در مقابل معنای «ن س ی» قرار دارد؛ در موضعی بکار میرود که به جهت تعهّدپذیری و کمی غفلت و وفاداری کامل ذهن در فرایند ذخیره سازی مفاهیم، موجودی ترک نشده و در نتیجه سالم مانده و هلاک و ضایع نشود. همچنین تفاوت این ریشه با دیگر ریشههایی که به لحاظ معنایی، شبیه مادّه «ح ف ظ» اند در ...
بیشتر
معنای لغوی (اساسی) مادّه «ح ف ظ» از آن جهت که در مقابل معنای «ن س ی» قرار دارد؛ در موضعی بکار میرود که به جهت تعهّدپذیری و کمی غفلت و وفاداری کامل ذهن در فرایند ذخیره سازی مفاهیم، موجودی ترک نشده و در نتیجه سالم مانده و هلاک و ضایع نشود. همچنین تفاوت این ریشه با دیگر ریشههایی که به لحاظ معنایی، شبیه مادّه «ح ف ظ» اند در این است که این مادّه، مانند ماده «رعایة» سبب عدم هلاکت را بیان نمیکند، یعنی در فرایند خود حالت خاصّی را در بر نداشته و محلّ تحقّق حفاظت نیز باید قابل جمعآوری و نگهداری، متناهی و قابل حصر باشد. همچنین در این مادّه، زمان و استمرار آن مورد توجّه نیست. بنابراین با توجه به تدریج موجود در معنای فعل «نزّلنا» در آیه نهم سوره حجر و با این که «الذّکر» نزولی تدریجی دارد، از آن جهت که واژه «الحافظون»، از سویی دلالت بر محلّ تحقّقی متناهی و جمع آوری شده داشته و از سویی دیگر، زمان و استمرار در آن مد نظر نیست و توجّهی به زمان در آن نیست، معنای ثبوت و پایداری حفاظت را متبادر میسازد. به بیان دیگر تنها با بهرهگیری از معنای لغوی حافظ برای حفاظت، با حرکت تدریجی محفوظ (الذکر) در طول زمان حرکت نمیکند. یعنی خداوند تمام قرآن کریم را در همه زمانها محافظت مینماید.
ابراهیم ابراهیمی؛ فاطمه دست رنج
چکیده
تحلیل معنایی واژگان و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راههای دستیابی به دقایق معناست، این امر در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام بوده ضرورتی ویژه مییابد. در این پژوهش، معنای واژه إغواء برحسب روابط بینامتنی میان واحدهای زبان، با روش تحلیلی و توصیفی بررسی گردید. در پرتو ...
بیشتر
تحلیل معنایی واژگان و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راههای دستیابی به دقایق معناست، این امر در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام بوده ضرورتی ویژه مییابد. در این پژوهش، معنای واژه إغواء برحسب روابط بینامتنی میان واحدهای زبان، با روش تحلیلی و توصیفی بررسی گردید. در پرتو شناخت روابط مفهومی این واژه و بسامد بالای همنشینی «ربّ» و «إغواء» نظامی تصویری، نمایان میشود که موجی از تفکر را میآفریند. محورهای دوگانهای که اشتقاقات واژه «إغواء» در آن استعمال شده یعنی صحنه إعتذار مجرمان در پیشگاه الهی و داستان ابلیس و خروج او از بهشت، تصویرگر نظام فرمانروایی مطلق خداوند است. مفهوم این ریشه واژه، قدر مشترک معانی سامی و عربی یعنی فرو افتادن، طرد شدن است. این واژه علاوه بر داشتن رابطه همنشینی با إضلال و عصی، نوعی هم معنایی نیز با واژگان مذکور دارد. تقابل معنایی این واژه با مفهوم «رشد» نیز حاکی از نوعی بار عاطفی در آن است، به این مفهوم که فرو افتادن و ساقط شدن معنوی و مقامی را تأکید میکند.
رضا امانی؛ زهرا عبادی؛ صدیقه رضایی
چکیده
«صبر» در آموزههای دینی، به عنوان یکی از مفاهیم اساسی ایمان شناخته میشود. این واژه به همراه مشتقّات خود، ۱۰۳ بار در قرآن به کار رفته است که نشان از اهمیّت ویژة این خصیصة اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد. این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا میکند. بر این اساس، ...
بیشتر
«صبر» در آموزههای دینی، به عنوان یکی از مفاهیم اساسی ایمان شناخته میشود. این واژه به همراه مشتقّات خود، ۱۰۳ بار در قرآن به کار رفته است که نشان از اهمیّت ویژة این خصیصة اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد. این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا میکند. بر این اساس، تبیین ارتباط صبر با مفاهیمی نظیر نماز، ایمان، تقوا، اسلام، یقین، نیکی و... از جمله مباحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد. لذا مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است که در یک فرایند منظّم به شناسایی این واژه در لغتنامهها و پس از آن، با نگرشی فراگیر به کلّ متن قرآن، به تحلیل و بازیابی شبکهای معنای صبر بپردازد. بررسی معنای صبر در منظومة آیات قرآنی، موضوع محوری این پژوهش است. واژة «صبر» در آیات قرآنی با تعدادی از مفاهیم و واژگان، همچون «تقوا»، «نماز»، «زکات»، «امر به معروف و نهی از منکر»، «ایمان»، «اسلام»، «یقین» و «نیکی» همنشین شده است. واژگان «حلم» و «أناه» نیز با واژة «صبر» رابطة جانشینی دارند. همچنین، واژة «صبر» با واژگانی مانند «عجله» و «جزع» رابطة تقابل دارد و از این دو واژة متقابل نمونههائی در قرآن دیده میشود.
نصرت نیلساز؛ علی حاجی خانی؛ سعید جلیلیان
چکیده
یکی از مهمترین مبانی تفسیر قرآن، مربوط به «زبان قرآن» است. هر مفسّری خواه، ناخواه در طول تفسیر خود به آن میپردازد.یکی از نظرات رایج در زبان قرآن، عرفی بودن است که از پیشینة طولانی برخوردار است. علاّمه طباطبائی در تفسیر نخستین خود، «البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» به مسئلة زبان قرآن توجّه نشان داده است. در این نوشتار، ...
بیشتر
یکی از مهمترین مبانی تفسیر قرآن، مربوط به «زبان قرآن» است. هر مفسّری خواه، ناخواه در طول تفسیر خود به آن میپردازد.یکی از نظرات رایج در زبان قرآن، عرفی بودن است که از پیشینة طولانی برخوردار است. علاّمه طباطبائی در تفسیر نخستین خود، «البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» به مسئلة زبان قرآن توجّه نشان داده است. در این نوشتار، نگارندگان ضمن بررسی نظر علاّمه طباطبائی در حوزة عرفی بودن زبان قرآن، به مسئلة مراتب معنایی آیات قرآن و مفاهیم قرآنی، مانند هدایت و ضلالت، ذکر و غیره پرداخته است. در این راستا، نخست نظریّة عرفی بودن زبان قرآن با توجّه به شواهد و قرائنی که در تفسیر البیان وجود دارد، مورد کنکاش قرار میگیرد، سپس به بررسی مراتب آیات و مفاهیم قرآنی که رابطة تنگاتنگی با مسئلة زبان قرآن دارند، پرداخته میشود. بر این اساس، علاّمه معتقد است علیرغم اینکه قرآن از اصطلاحات رایج میان عرب بهره گرفته، ولی آن را طبق عرف خاصّ خود بهکار برده است و افزون بر این، آیات قرآن لایههای معنایی مختلفی دارند.
علیرضا دهقانپور؛ ژیلا بخشی
چکیده
معناشناسی به مطالعة معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشینهای احسان به واژههای «تقوا»، «معروف» ...
بیشتر
معناشناسی به مطالعة معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشینهای احسان به واژههای «تقوا»، «معروف» و «عدل» و از جانشینهای احسان به واژههای «عمل صالح»، «بِر»، «خیر»، «فضل»، «انفاق»، «صدقه»، «زکات» و از واژههای مقابل احسان به «ظلم» و «اسائه» توجّه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط، به معنای واقعی احسان دست مییابیم. احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایستهاش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در راستای شادی دیگران، تکامل نفس و تقرّب به خدا انجام میدهد.