عبدالحسین خسروپناه
چکیده
معرفت به معنای مطلق آگاهی به علم حصولی و حضوری تقسیم می شود. دخالت یا عدم دخالت قوا، وجود یا عدم واسطه و مفهوم بودن یا وجود بودن معرفت، سه ملاک برای تقسیم علم به حضوری و حصولی است. نخستین تقسیم علم حصولی به تصور و تصدیق از سوی فارابی مطرح شده است و دیگر متفکران اسلامی همین تقسیم را تقویت کرده و بیشتر بدان پرداختهاند. علم حصولی به یقینی ...
بیشتر
معرفت به معنای مطلق آگاهی به علم حصولی و حضوری تقسیم می شود. دخالت یا عدم دخالت قوا، وجود یا عدم واسطه و مفهوم بودن یا وجود بودن معرفت، سه ملاک برای تقسیم علم به حضوری و حصولی است. نخستین تقسیم علم حصولی به تصور و تصدیق از سوی فارابی مطرح شده است و دیگر متفکران اسلامی همین تقسیم را تقویت کرده و بیشتر بدان پرداختهاند. علم حصولی به یقینی و غیر یقینی نیز تقسیم شده است. یقین یا معرفت یقینی در لغت، به معنای زایل شدن شک است و در اصطلاح، معانی متعددی دارد که همگی در نقطهای اساسی مشترکند و آن ثبات و دوام آن است. وهم و شک و ظن از مفاهیم و واژههای مقدماتی در رسیدن به معنای یقین هستند و هیچ یک در مقایسه با ارزش مطلوب در یقین، از جایگاه قابل اعتنایی برخوردار نیستند، بلکه به عنوان اصطلاحی در علوم عقلی کاربرد دارند. جزم از واژههای نزدیک به معنای یقین و به معنای اعتقاد راجح است. اما در برخی نظرات قابل خدشه بودن و وجود احتمال طرف مقابل آن (از مقدار آگاهی یا جهل)، آن را از ساحت اعتماد و همطرازی با یقین دور میسازد. قطع نزدیکترین معنا به یقین بوده و با بررسی تعاریف و انواع آن این مطلب بیشتر تایید میشود. در عبارات متفکران اسلامی، علمی مورد اعتماد است که تمام و کمال و غیر قابل نقض و زوال باشد. بسیاری از بزرگان اسلامی علم را همان یقین می دانند که با بالاترین رتبه از اعتماد معرفتی به آن را یقین نام نهادهاند. در متون دینی اعم از قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، یقین جایگاه والایی دارد. قرآن کریم استدلال غیریقینی را معتبر نمیداند و تأکید مصرانهای بر ارائه برهان و دلیل یقینی در اثبات معارف دارد. روایات نیز در این زمینه به اهمیّت یقین و ارزش آن پرداختهاند. قرآن کریم و به تبع آن روایات، مراتبی از یقین را ترسیم کردهاند که هرکدام علاوه بر امتیاز یقین بودن، رتبه متفاوت از یکدیگر دارند؛ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین، به ترتیب، سه مرتبه یقین می باشند.