نازیلا عادل فر؛ محمدرضا ستوده نیا
چکیده
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت میباشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداقهای متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر میکند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة ...
بیشتر
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت میباشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداقهای متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر میکند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد میکند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسانها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسانها نیست. از این رو، قابل اثبات نمیباشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر میرسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و میتواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امینالله» خطاب میشود.
علی کربلائی پازوکی
چکیده
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرّف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقّق مییابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلّط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود. در دیدگاه علاّمه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوّت، خلافت، وصایت و نیز غیر ...
بیشتر
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرّف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقّق مییابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلّط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود. در دیدگاه علاّمه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوّت، خلافت، وصایت و نیز غیر از امامت به معنی مرجعیّت دینی و یا حتّی زعامت سیاسی است. انسان افزون بر حیات ظاهری، دارای حیات معنوی و باطنی است و برای رسیدن به مراتب عالی در آن نیاز به راهنما و امام و دستورهای خاص دارد. علاّمه طباطبائی امامت را مقامیبرتر از نبوّت میداند که پس از پیمودن مراحل مختلف و آزمایشهای سخت صلاحیّت آن برای بعضی از انبیاء و افراد خاص به وجود میآید و دارندة آن به امر الهی به هدایت باطنی مردم میپردازد و با تصرّف ولایی، انسانهای آماده را به مقصود و مطلوب حقیقی و الهی رهبری میکند. علاّمه این نوع هدایت را هدایت به امر مینامد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل متن و به شیوة کتابخانهای درصدد واکاوی هدایت باطنی و ولایت معنوی امام و زوایای آن از منظر علاّمه طباطبائی(ره)و به صورت خاص، در تفسیر المیزان است.