قرآن و معارف قرآنی
معصومه امامی؛ کیوان احسانی؛ ابراهیم ابراهیمی
چکیده
روشهای تفسیری ابزارهایی هستند که مفسران در کشف و بیان مراد خداوند در آیات قرآن، از آنها استفاده می-کنند. بررسی اینکه کدام روش، ابزاری متقن برای نیل به ابعادی دقیقتر از این مراد میباشد، ضروری است. در روش تفسیری روایی محض، مفسر تنها به ذکر روایات مناسب ذیل آیات بسنده میکند؛ اما در روش اجتهادی جامع، متناسب با اقتضای آیات از ترکیب روشهای ...
بیشتر
روشهای تفسیری ابزارهایی هستند که مفسران در کشف و بیان مراد خداوند در آیات قرآن، از آنها استفاده می-کنند. بررسی اینکه کدام روش، ابزاری متقن برای نیل به ابعادی دقیقتر از این مراد میباشد، ضروری است. در روش تفسیری روایی محض، مفسر تنها به ذکر روایات مناسب ذیل آیات بسنده میکند؛ اما در روش اجتهادی جامع، متناسب با اقتضای آیات از ترکیب روشهای مختلف استفاده می کند. این پژوهش جهت مقایسه ی میزان کارآمدی این دو روش (به معنای حفظ جاودانگی آیات قرآن)، با روش تطبیقی، به بررسی تفسیری آیه ی 159 سوره ی بقره در تفاسیر اجتهادی جامع و روایی پرداخته است. این آیه، عالمان به آموزههای هدایت خداوند در قرآن را از کتمان آنها منع می کند. در این تحقیق، مصادیق قابل کتمان حقیقت در تفاسیر روایی محض و اجتهادی جامع فریقین بررسی شده است. در مقام نتیجه با مشاهده ی نگاه جامعتر تفاسیر «اجتهادی جامع» نسبت به «روایی محض» درخصوص مورد تفسیری مختار، کارآمدی بیشتر این روش در اثبات جاودانگی و کاربردی بودن همیشگی آیات قرآن دریافته شد.
سید ابراهیم مرتضوی؛ کیوان احسانی
چکیده
در پیِ تعارضِ سنت و مدرنیته، نظریات نویی از سوی دگراندیشان دینی مطرح شد که یکی از این نظریات در حوزه علوم قرآن، نظریة «نسخ آیات الفروع و بعث آیات الاصول» محمود محمد طه - صوفی و اندیشمند سودانی- است که به خاطر پیوند وثیقش با کارآمدی یا ناکارآمدی احکام قرآن نیازمند بررسی است. سخنان طه نشان میدهد که وی علاوه بر نظریه خود، به نسخ مصطلح ...
بیشتر
در پیِ تعارضِ سنت و مدرنیته، نظریات نویی از سوی دگراندیشان دینی مطرح شد که یکی از این نظریات در حوزه علوم قرآن، نظریة «نسخ آیات الفروع و بعث آیات الاصول» محمود محمد طه - صوفی و اندیشمند سودانی- است که به خاطر پیوند وثیقش با کارآمدی یا ناکارآمدی احکام قرآن نیازمند بررسی است. سخنان طه نشان میدهد که وی علاوه بر نظریه خود، به نسخ مصطلح نیز باور داشته است. نظریه طه را «نسخ معکوس» نام نهادهاند اما این نامگذاری دقت لازم را ندارد و بهتر آن است که این نظریه را جزء نسخ تمهیدی- با بسطِ دامنه مصداقی آن- بدانیم زیرا طه از نسخ مدنی بوسیله مکی سخنی نگفته است و عنوان نظریه او نیز ناظر به این نسخِ وارونه نیست. بنابراین مراد او این است که آیات مکی اصل و آیات مدنی فرعند و با توجه به مانایی اصل و ناپایداری فرع، باید آیاتالفروع را با قوانین نو روزآمد کرد. نویسندگان مقاله، با بررسی نظریة مزبور به روش توصیفی- تحلیلی، اشکالات ذیل را در این نظریه قابل توجه میدانند: عدم اعلام تغییر پیام ابدیِ آیات مکّی بر اساس مقتضیات سیاسی مدینه از سوی پیامبر(ص)، عدم اعتراضِ مسلمانان به تغییر بنیادین پیام ابدی آیات مکّی، تقدّم زمانی ناسخ بر منسوخ در نظریة طه درحالیکه شرط تحقق نسخ، تأخّر ناسخ نسبت به منسوخ است، عدم ارائة دلیل برای اصل دانستن همة آیات مکّی و فرع دانستن همة آیات مدنی و وجود تناقض در مبنا و فروع این نظریه.