امان اله ناصری کریموند؛ عباس مصلایی پور یزدی؛ سید علی اسدی
چکیده
این پژوهش پس از مطالعهی تفسیر المیزان و بررسی چگونگی برخورد علامه طباطبایی نسبت به نظرات مؤلفان المنار با روشی توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف مبانی و معیارهای علامه طباطبایی در نقد تفسیر المنار به نگارش در آمده است. اهمیت و اعتبار تفسیر المنار از طرفی و بررسی و نقد گستردهی علامه نسبت به این تفسیر از طرف دیگر، سبب شد تا این سؤال پیش بیاید ...
بیشتر
این پژوهش پس از مطالعهی تفسیر المیزان و بررسی چگونگی برخورد علامه طباطبایی نسبت به نظرات مؤلفان المنار با روشی توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف مبانی و معیارهای علامه طباطبایی در نقد تفسیر المنار به نگارش در آمده است. اهمیت و اعتبار تفسیر المنار از طرفی و بررسی و نقد گستردهی علامه نسبت به این تفسیر از طرف دیگر، سبب شد تا این سؤال پیش بیاید که مؤلف المیزان با چه مبانی و دلایلی به بررسی و نقد نظرات صاحبان این تفسیر پرداخته است؟ که نگارنده با تتبّع در سراسر تفسیر المیزان مؤلفهها و معیارهای علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را استخراج، دسته بندی و بیان نموده و نمونههایی از آیاتی که ذیل آن به نقد آراء مؤلفان المنار پرداخته شده را به عنوان شاهد مثال آورده است. نتیجه اینکه: مهمترین دلایل و مبانی علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را میتوان در مواردی از جمله: شناخت ناکافی مؤلفان المنار نسبت به اصول تفسیر، بیتوجهی به سیاق آیات و تفسیر موضوعی، نظرات بیپایه و بدون استدلال، ناتوانی و ضعف در استناد و بهرهگیری از روایات و ناسازگاری دیدگاه آنها با روایات صحیح فریقین، دیدگاه تعصبآمیز و همراه با پیشفرض و مخالف با قرآن، ضعف در بهکارگیری ادبیات عرب(عدم تشخیص صحیح حروف، ضمایر و...)، معناشناسی نادرست واژگان و مفاهیم آیات قرآنی، عدم تشخیص صحیح مخاطب آیات و مصادیق قرآنی، مخالفت با آموزههای مسلّم دینی و... بیان نمود.