رسول بلاوی؛ علی خضری؛ علیرضا شیخیانی
چکیده
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشتهاند. از آنجا که قصههای قرآن ملاکهای فنّی قصههای امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریههای انتقادی جدید باز گذاشتهاست. یکی از این راهها، ریختشناسی ...
بیشتر
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشتهاند. از آنجا که قصههای قرآن ملاکهای فنّی قصههای امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریههای انتقادی جدید باز گذاشتهاست. یکی از این راهها، ریختشناسی قصهها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. روش ولادیمیر پراپ یکی از بهترین شیوههای تحلیل و ریختشناسی قصهها بر پایة کنش شخصیّتها و خویشکاری آنهاست. نوشتة حاضر به بررسی ریختشناسی قصّة حضرت موسی(ع) در قرآن با بهرهگیری از روش پراپ، بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی میپردازد و برای وصول به نتیجهای بهتر، قصه به سه بخش تقسیم شدهاست و شخصیتها و خویشکاریهای هر بخش، هدف تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که این قصه با الگویی که پراپ از قصههای پریان ارائه میدهد، با اندکی جابجایی در خویشکاری شخصیّتهای قصه هماهنگ است؛ زیرا از سیویک خویشکاری قصههای پریان، بیستوسه خویشکاری در بین شش شخصیّت موجود در قصه دیده میشود و جریان قصه از آرامش و رسیدن به اوج و رسیدن به آرامش مجدّد، با سه حرکت از حرکتهای ششگانه پراپ همسانی دارد