حسین خاکپور؛ مریم بلوردی
چکیده
انتقال کلام هدفمند خداوندبا علوم و فنون متفاوتی در قرآن نمود مییابد.یکی از فنون برجستة ادبی، «معناشناسی واژگانی» است. از آنجا که واژگان قرآنی نقش اصلی را در آیه دارند و معنا را گسترش میدهند، بررسی این اسلوب ضرورت مییابد. مقالة حاضر با هدف بررسی معناشناسی درزمانی واژگان قرآن در تفسیر المیزان و به روش توصیفیـ تحلیلی با رویکرد ...
بیشتر
انتقال کلام هدفمند خداوندبا علوم و فنون متفاوتی در قرآن نمود مییابد.یکی از فنون برجستة ادبی، «معناشناسی واژگانی» است. از آنجا که واژگان قرآنی نقش اصلی را در آیه دارند و معنا را گسترش میدهند، بررسی این اسلوب ضرورت مییابد. مقالة حاضر با هدف بررسی معناشناسی درزمانی واژگان قرآن در تفسیر المیزان و به روش توصیفیـ تحلیلی با رویکرد قرآنی، تغییرات پدید آمده در واژگان قرآن را بررسی و در انتها بدین نتیجه دست مییابد که تغییراتی در معنای واژگان قبل از نزول و بعد از نزول حاصل شده است، بهگونهای که بعضی واژگان قرآن، قبل از نزول معنای متفاوتی داشتند، امّا در زمان نزول، هر یک دچار غرابت، قبض مفهومی، بسط مفهومی و... شدهاند. همچنین تغییرهای معنایی بعد از نزول در واژگان به وجود آمده است؛ از جمله، کاربرد برخی مفردات قرآن با کاربرد آن نزد متشرّعه متفاوت است. بررسی متن المیزان نشان میدهد که علاّمه در بررسی لغوی کلمات، عمدّتاً به مفردات راغب و تفسیر مجمعالبیان و کشّاف اعتماد کرده است. همچنین او بهگونهای ضابطهمند، بر اساس مبانی و قواعد ویژهای به بیان معانی مفردات قرآن پرداخته است.