قرآن و معارف قرآنی
سیدضیاء الدین علیانسب؛ سیدمرتضی علیانسب؛ سیدمجید نبوی
چکیده
زمینه و هدف: یکی از نیازهای بشر، شادی و سلامت معنوی است. شادی و سلامت معنوی متکی به کیفیت شناخت، گرایش و رفتار و به نوع نگرش فرد بستگی دارد. شادی و سلامت معنوی از عوامل مختلف؛ از جمله نگرش انسان به عالم هستی، اثر میپذیرد. هدف اصلی این مقاله؛ بررسی سازوکار تأثیر نگرشالهی بر تحقق شادی و سلامت معنوی از منظر آیات و روایات است. روش تحقیق ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از نیازهای بشر، شادی و سلامت معنوی است. شادی و سلامت معنوی متکی به کیفیت شناخت، گرایش و رفتار و به نوع نگرش فرد بستگی دارد. شادی و سلامت معنوی از عوامل مختلف؛ از جمله نگرش انسان به عالم هستی، اثر میپذیرد. هدف اصلی این مقاله؛ بررسی سازوکار تأثیر نگرشالهی بر تحقق شادی و سلامت معنوی از منظر آیات و روایات است. روش تحقیق در این نگارش توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوردی اطلاعات کتابخانه ای می باشد.یافتههای تحقیق نشان داد؛ از نظر قرآن کریم، نگرشالهی عامل مهم سلامت روانی و شادی انسان بوده که با رضایت از گذشته و ایجاد اطمینان به آینده، شادی حال را رقم میزند.بحث و نتیجهگیری: آدمیان یا اندوه گذشته را میخورند یا نگران آیندهای نیامده هستند. از این رو در الگوی شادی معنوی، مومنان آینده و گذشتهی خویش را تحت اراده و تدبیر خدای میبینند و هیچ اندوهی از گذشته و ترسی از آینده ندارند «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛«إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» و به آنچه خدا اراده نموده آرام و خشنودند. آخرین کتاب آسمانی، شادی عمیق انسان را به فضل عام الهی بر همهی انسانها و رحمت خاص الهی بر مومنان منحصر و وابسته نموده «قُلْ بِفَضْلِ اَللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ». است. به این ترتیب تمام ابعاد شخصیت یک مؤمن و حالات و هیجانات او از جمله شادی، تحت عملکرد ایمان قرار گرفته و آرامشی الهی و شادی معنوی و الهی نصیب وی میگردد.
مصطفی رضازاده بلوری؛ حبیبالله حلیمی جلودار
چکیده
نوع نگرش انسان به پدیدهها و اتّفاقات پیرامون خود متفاوت است؛ بعضی افراد صاحب حسن ظن و نگاهی مثبت هستند و برخی نیز منفینگرند و به همه چیز سوءظن دارند. به همین دلیل هر فرد با توجه به داشتههای شخصیتی خود، باعث تشدید یا تضعیف یکی از این دو رویکرد میشود. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفیـ تحلیلی، مبانی مثبتاندیشی و بازخورد ...
بیشتر
نوع نگرش انسان به پدیدهها و اتّفاقات پیرامون خود متفاوت است؛ بعضی افراد صاحب حسن ظن و نگاهی مثبت هستند و برخی نیز منفینگرند و به همه چیز سوءظن دارند. به همین دلیل هر فرد با توجه به داشتههای شخصیتی خود، باعث تشدید یا تضعیف یکی از این دو رویکرد میشود. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفیـ تحلیلی، مبانی مثبتاندیشی و بازخورد آن در زندگی حضرت یوسف(ع) ارزیابی شده است. یافتهها نشان میدهد که ایمان، خویشتنداری و احسان از جمله ملاکهایی هستند که حضرت یوسف(ع) با بهکارگیری صحیح آنها توانست به مقام تعبیر و بازخوانی نمادها دست یابد و علاوه بر رشد شخصیّت معنوی، جایگاه اجتماعی خود را نیز ارتقاء دهد. لذا با توجّه به شمولیّت مصادیق قصص قرآن، هر فردی با اکتساب اخلاقیات مثبت میتواند مهارتهای زندگی خود را بالا برده، در چالشهای پیش رو، عملکردی سازنده داشته باشد.
محمّد سبحانینیا
چکیده
یکی از مباحث مهم در حوزة انسانشناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطهای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآنپژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمیشود. برخی از قرآنپژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در حوزة انسانشناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطهای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآنپژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمیشود. برخی از قرآنپژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کردهاند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوّه گوهری شریف است، امّا «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیّت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعدّدی تمسّک جستهاند که مهمترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراهتر بودن بعضی از انسانها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانهای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث دروندینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
جمشید صدری؛ جواد طاهری
چکیده
خواجه نصیر الدین طوسی در رشد و شکوفایی اندیشه های عرفانی سهم بسزایی دارد که اوصاف الاشراف و شرح اشارات ابن سینا موید همین امر است. اوصاف الاشراف از نظر حجم بسیار کوچک اما از حیات محتوا بسیار غنی است و خواجه در این رساله از اندیشه های عرفانی به خوبی دفاع می کند. وی مدعی برخورداری از تجربه عرفانی نیست، بلکه تلاش وی در راستای ارزیابی عقلانی ...
بیشتر
خواجه نصیر الدین طوسی در رشد و شکوفایی اندیشه های عرفانی سهم بسزایی دارد که اوصاف الاشراف و شرح اشارات ابن سینا موید همین امر است. اوصاف الاشراف از نظر حجم بسیار کوچک اما از حیات محتوا بسیار غنی است و خواجه در این رساله از اندیشه های عرفانی به خوبی دفاع می کند. وی مدعی برخورداری از تجربه عرفانی نیست، بلکه تلاش وی در راستای ارزیابی عقلانی و تنظیم منطقی آداب سیر و سلوک عرفانی است. رساله مزبور در شش باب و هر باب به استثنای باب ششم - در شش فصل تنظیم شده است. نوشتار حاضر فقط به بررسی باب اول می پردازد که مربوط به بدایت سیر و سلوک است.