فرجالله هدایتنیا
چکیده
دربارة آفرینش انسان، آدم و حوا و به طور کلی، دربارة آفرینش دو صنف مرد و زن میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد. دیدگاههای آنان دربارة این موضوع به دو نظریة کلی بازمیگردد. بسیاری از مفسران، آفرینش مرد و زن را از مَنِشی متفاوت و برای اهداف متفاوت میدانند و معتقدند که خدای سبحان حوا را از قسمتی از بدن حضرت آدم آفریدهاست. همچنین، معتقدند ...
بیشتر
دربارة آفرینش انسان، آدم و حوا و به طور کلی، دربارة آفرینش دو صنف مرد و زن میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد. دیدگاههای آنان دربارة این موضوع به دو نظریة کلی بازمیگردد. بسیاری از مفسران، آفرینش مرد و زن را از مَنِشی متفاوت و برای اهداف متفاوت میدانند و معتقدند که خدای سبحان حوا را از قسمتی از بدن حضرت آدم آفریدهاست. همچنین، معتقدند خدای متعال زن را برای آرامش شوهر خلق کردهاست. نتیجة این نظریه، فرادستی و سروری مرد بر زن و آفرینش تبعی زن در نظام ارزشی اسلام میباشد. گروهی دیگر از آنان، منشأ و هدف آفرینش آدم و حوا را مشترک میدانند و معتقدند که مردان و زنان در آفرینش و به لحاظ شرافت و ارزش یکسان و همسان هستند. مطابق این نظریه، خدای متعال زن و شوهر را برای آفرینش یکدیگر آفریدهاست. با توجه به تأثیر این نظریات در نظام فقهیـ حقوقی و فرهنگیـ اجتماعی، در این جستار تلاش شده ادلة نظریة آفرینش تبعی زن بررسی و ارزیابی شود و نشان داده شود که آدم و حوا و به طور کلی، مرد و زن از منشاء مشترک و برای هدف یکسان آفریده شدهاند و هیچ یک بر دیگری شرافت و سروری ندارد.
چکیده
پدیده فمینیسم در اوایل قرن هفدهم به عنوان جنبش استیفای حقوق زمانی ظهور کرد و به جای دفاع از حقوق واقعی زنان، به استفاده ابزاری از آنان می پردازد و دارای پیش فرض های ناصوابی -همچون پست انگاشتن نقش های زنانه، اعتقاد به مردواره بودن زنان (مردانگی زن)، حذف مردان از جامعه و انتقال اختیار امور به دست زنان و در واقع زن گرایی شورشی – می باشد ...
بیشتر
پدیده فمینیسم در اوایل قرن هفدهم به عنوان جنبش استیفای حقوق زمانی ظهور کرد و به جای دفاع از حقوق واقعی زنان، به استفاده ابزاری از آنان می پردازد و دارای پیش فرض های ناصوابی -همچون پست انگاشتن نقش های زنانه، اعتقاد به مردواره بودن زنان (مردانگی زن)، حذف مردان از جامعه و انتقال اختیار امور به دست زنان و در واقع زن گرایی شورشی – می باشد که جامعه زنان را تهدید می کند. در این مقاله، تا حد امکان، به بررسی این پدیده و بیان ضعف های آن پرداخته شده است. همچنین این مقاله به بررسی مساله جایگاه حقیقی زن و حقوق واقعی او در دین پرداخته است که لازمه آن بررسی فضای نامناسب فرهنگی، تبعیض مرد سالارانه و برخورد ارباب - رعیتی و مالکانه با زنان است که بر بخش بزرگی از قلمروهای عشایری و روستایی و حتی شهری ما حاکم است و موجب نادیده گرفته شدن حقوق مشروع و مسلم زنان می شود. این بی عدالتی ها که بعضا به دین نسبت داده می شود و باعث پیدایش پنداری نادرست در خصوص محدودیت زنان در دین می شود به شبهانی در مورد احکام حقوقی آنان - از جمله ارث، حضانت، شهادت، دیه و ... - دامن می زند. در این مقاله این حقوق به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است تا از یک سو زن مسلمان با فهم دقیق از فلسفه وجودی این احکام با استیفای حقوق الهی اش در آرامش و احترام و کرامت به سر برد و بازیچه هواها و هوس های ناپرهیزکاران قرار نگیرد و از سوی دیگر به دام افکار فمینیستی گرفتار نیاید.