حسن رضایی هفتادر؛ صفر نصیریان
چکیده
جرالد هاوتینگ قرآنپژوه انگلیسی، آیات مربوط به بتپرستی و شرک را بررسی کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، آرای او درباره موضوع پیشگفته را نقد میکند. از رهگذر این جستار، سه نکته محوری در دیدگاههای وی مشخص گردید: عدمصراحت واژگان عام قرآنی بر بتپرستی معاصران قرآن؛ عدمدلالت اسمای خاص قرآنی بر بتهای آنها؛ عدم-دلالت ...
بیشتر
جرالد هاوتینگ قرآنپژوه انگلیسی، آیات مربوط به بتپرستی و شرک را بررسی کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، آرای او درباره موضوع پیشگفته را نقد میکند. از رهگذر این جستار، سه نکته محوری در دیدگاههای وی مشخص گردید: عدمصراحت واژگان عام قرآنی بر بتپرستی معاصران قرآن؛ عدمدلالت اسمای خاص قرآنی بر بتهای آنها؛ عدم-دلالت مشتقات شرک بر بتپرستی و یا شرک اعتقادی آنان. این سه دیدگاه، به این نحو قابل نقد هستند: استفاده قرآن از واژگان عام انتزاعی، برای بیان بتپرستی معاصران خود، با توجه به ارتقای سطح آشنایی آنان با مفاهیمی انتزاعی و مشترک بین همه فرهنگها در حوزه پرستش غیر خدا صورت گرفته که با توجه به قراین موجود در آیات و خارج از آیات، معلوم میشود که این پرستش، در قالب بتپرستی بوده است. اسمای خاص موجود در قرآن درباره شرک مشرکان، با شرک اعتقادی سازگاری دارند و بر اساس منابع سنتی اسلامی، اینها بتهای معاصران قرآن بوده-اند؛ بیشتر آیات بهکاررفته در قرآن در زمینه شرک، از نوع اعتقادیاند نه شرک عملی و مسأله شفاعت به صورت حقیقی، ارتباطی با شرک ندارد و مشرکان، شفاعت شریکان را صرفاً بهانهای برای بتپرستی و شرک خود قرار داده بودند.
کاوس روحی برندق؛ لیلا مرادی
چکیده
وهّابیّت در موضوعات گوناگون دیدگاههای ویژهای جدا از سایر مذاهب و فرقههای اسلامی دارد. یکی از باورهای خاصّ این فرقه، اختلاف در تبیین مسائل مرتبط با امامت و اولیای الهی است که با تکیه بر مبانی خاص در تعریف شرک و مصادیق آن شکل گرفته است. وهّابیّت با نفی نظام علّی و معلولی، واسطة فیض بودن ائمّة اطهار(ع) را انکار میکنند و در نتیجه، ...
بیشتر
وهّابیّت در موضوعات گوناگون دیدگاههای ویژهای جدا از سایر مذاهب و فرقههای اسلامی دارد. یکی از باورهای خاصّ این فرقه، اختلاف در تبیین مسائل مرتبط با امامت و اولیای الهی است که با تکیه بر مبانی خاص در تعریف شرک و مصادیق آن شکل گرفته است. وهّابیّت با نفی نظام علّی و معلولی، واسطة فیض بودن ائمّة اطهار(ع) را انکار میکنند و در نتیجه، مواردی مانند تبرّک و توسّل به ائمّه(ع) و شفاعتخواهی از ایشان را شرک و زیارت قبور آنان را بدعت میدانند. این مقاله با هدف نشان دادن انحراف بنیادین این فرقه در تحلیل مسئلة شرک، با تأکید بر دیدگاههای علاّمه طباطبائی(ره) به نقد آن پرداخته است و به این نتیجه رسیده که اندیشههای سُست غیرعقلانی وهّابیّت موجب شده است که علمای مدافع این فرقه، تعریف نادرستی از مصادیق شرک و توسعه در دامنة آن ارائه دهند. با رجوع به آراء و دیدگاههای علاّمه طباطبائی در تفسیر المیزان بهآسانی میتوان به باورهای نادرست وهّابیّون در باب مصادیق آگاهی پیدا کرد و بسیاری از اعمال صحیح، مانند تبرّک و توسّل به انبیا و اولیای الهی، درخواست شفاعت از آنان، زیارت قبور آنان و سوگند یاد کردن به غیر خدا را از محدودة شرک خارج نمود.
محمد صدقی الانق
چکیده
مقالة حاضر مسألة «شفاعت» در اسلام را مورد بررسی قرار داده است. نتیجة بررسی نشان میدهد که شفاعتِ گناهکاران و رفع عِقاب از آنان از تعالیم قرآن واصول مسلّم اسلام است. آیات کریمه و روایات معصومین (ع) با تعابیرگوناگون بر آن مُهر تأکید زده است. از این روی، سَلَف صالح، چه در حیات پیامبر خدا(ص) یا بعد از رحلت آن حضرت، از رسول خدا(ص) شفاعت ...
بیشتر
مقالة حاضر مسألة «شفاعت» در اسلام را مورد بررسی قرار داده است. نتیجة بررسی نشان میدهد که شفاعتِ گناهکاران و رفع عِقاب از آنان از تعالیم قرآن واصول مسلّم اسلام است. آیات کریمه و روایات معصومین (ع) با تعابیرگوناگون بر آن مُهر تأکید زده است. از این روی، سَلَف صالح، چه در حیات پیامبر خدا(ص) یا بعد از رحلت آن حضرت، از رسول خدا(ص) شفاعت خواستهاند و این روش به عنوان یک سیرة اسلامی در میان مسلمانان تا به امروز ادامه یافته است و در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون دانشمندان اسلامی نیز بر این باورصحّه گذاشتهاند و گفتهاندکه در قیامت گروههای خاصّی، بویژه رسول خدا(ص)، با شفاعت خود بسیاری از گناهکاران را از آتش جهنّم نجات خواهند داد. بر پایة بررسی این مقاله، حقیقت شفاعت در قیامت این است که خداوند مهربان و صاحب رحمت واسعه آن را وسیله ایقرار داده است تا رحمت واسعة الهی بر بندگان معصیتکاری که بدون توبه از دنیا رفتهاند، شامل شود. به تعبیر دیگر، همان طور که خدای مهربان توبه و استغفار وامثال آنها را وسیلهای بر عفو گنهکاران در دنیا قرار داده است، شفاعت را نیز وسیلهای برای عفو معصیتکاران در آخرت قرار داده است. بنابراین، اوّلاً شفاعت در قیامت همانند پارتیبازی در دنیا نمیباشد. البتّه نه تنها از این جهت که درقیامت رابطهها قطع میشود و زندگی در آنجا فردی است، بلکه از این جهت که شمول شفاعت برفردی در صورتی ممکن است که بین وی و شفاعتکننده رابطهای باشد واین مستلزم آن است که چنین فردی از دنیا زمینة شمول شفاعت را فراهم کند، لذا شفاعت به کفّار و برخی از افرادی که با شفاعتکننده رابطه نداشتهاند، شامل نمیشود، به اصطلاح قرآن کریم«فَمَاتَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ» و این از آثار تربیتی شفاعت در دنیا است.ثانیاً فردی که از شفیع شفاعت میخواهد، هرگز وی را مهربانتر از خدای متعال نمیداند، بلکه میخواهد وسیلة عفو گناه که آن را خدای مهربان برای نجات بندگان خود قرار داده، فراهم نماید.