مرتضی امامی
چکیده
سرنوشت انسان پس از مرگ، مسئلة اساسی آدمیان است. این مقاله برآن است تا با بررسی و تحلیل عقلی و نقلی آیات و روایات ناظر بر این مسئله اثبات نماید که نوع جزای انسان، تکوینی است و عاقبت هر کس، متناسب با اعمال خود او شکل میگیرد و هیچ گونه عامل خارجی باعث پاداش اخروی یا عقوبت وی نمیباشد. همچنین، تاکنون دربارة موضوع «تجسم اعمال» ...
بیشتر
سرنوشت انسان پس از مرگ، مسئلة اساسی آدمیان است. این مقاله برآن است تا با بررسی و تحلیل عقلی و نقلی آیات و روایات ناظر بر این مسئله اثبات نماید که نوع جزای انسان، تکوینی است و عاقبت هر کس، متناسب با اعمال خود او شکل میگیرد و هیچ گونه عامل خارجی باعث پاداش اخروی یا عقوبت وی نمیباشد. همچنین، تاکنون دربارة موضوع «تجسم اعمال» عمدتاً با رویکردی فلسفی، کلامی و قرآنی بحث و نظر فراوان شده، اما این مقاله سعی دارد با تکیه بر اشارتهای تربیتی و معرفتی این دسته از آیات و روایات و تقسیم تجسم عمل به «درونی» و «بیرونی» و این مسئله که تجسم درونی، فاعل و عامل اصلی و همسنخ با تجسم بیرونی است، به این مهم بپردازد. در باب اثرگذاری و شکلیابی اعمال (تجسم یا تمثل عمل) باید توجه نمود که اعمال، علاوه بر شکلدهی و تمثل روح (تمثل اخلاق)، در فراهمسازی عناصر و پدیدههایی خارجی (تجسم بیرونی) که در حقیقت، تجسمیافتة باطن هر عمل نیک یا بد است، تأثیرگذارند. عقیده به این موضوع و توجه به نکتههای معرفتی، اخلاقی و تربیتی آن، میتواند در رشد معنوی، علاقهمندی به خداوند و نیز بازدارندگی انسان از ارتکاب زشتکاری، تأثیرگذار بودهاست و به همان نسبت، باورهای نادرست را دربارة کیفیت و نوع مجازاتهای الهی اصلاح نماید.
بی بی سادات رضی بهابادی؛ مهری فرشباف فاخر؛ فرشته معتمد لنگرودی
چکیده
عذاب استیصال به مجازاتهایی گفته میشود که برای نابودی اقوام سرکش به هنگامی که هیچ وسیلة بیداری در آنها مؤثر واقع نگردد، نازل میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی عذاب استیصال در قرآن میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مطابق قرآن، اقوام گذشته همچون عاد، ثمود و لوط در اثر ستم و ظلم کردن، کفران نعمت و بتپرستی، ...
بیشتر
عذاب استیصال به مجازاتهایی گفته میشود که برای نابودی اقوام سرکش به هنگامی که هیچ وسیلة بیداری در آنها مؤثر واقع نگردد، نازل میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی عذاب استیصال در قرآن میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مطابق قرآن، اقوام گذشته همچون عاد، ثمود و لوط در اثر ستم و ظلم کردن، کفران نعمت و بتپرستی، فسق، تکذیب آیات الهی و انبیاء، کم فروشی، جلوگیری از دعوت انبیاء به صراط مستقیم، مقابله با دین الهی، گمراه کردن مردم از ایمان آوردن و گرویدن به انبیاء به این عذاب مبتلا شدند. برای رهایی از این عذاب، باید تقوای الهی پیشه کرد، استغفار و توبه نمود، از بتپرستی و اعمال ناشایست دست برداشت، به اعمال صالح پرداخت، نعمات الهی را به یاد آورد و شکر نمود. هر قومی در صورتی که مبتلا به این گناهان شوند و آن گناه در میان آنان فراگیر و عمومی شود و استغفار نکنند، قطعاً مبتلا به عذاب استیصال خواهند شد. وجود پیامبر(ص) و استغفار مداوم، مانع از نزول این عذاب در میان قوم پیامبر(ص) شدهاست. مطابق آیة 33 سورة انفال، با وجود پیامبر و استغفار، امت اسلام عذاب نمیشوند، لیکن مطابق آیة 34، آنان مستحق عذاباَند. لذا ظاهر این دو آیه متنافی به نظر میرسد. علامه طباطبائی در حلّ تعارض آیات با توجه به سیاق بر آن است که آیات 32 و 33 سورة انفال همزمان نازل نشدهاست. وی آیة 32 را ناظر به عذاب استیصال و آیة 33 ناظر به عذاب کشته شدن میداند. علامه طباطبائی معتقد است که عذاب استیصال زمانی فرامیرسد که امت اسلام استغفار را ترک میکند و عذاب بر آنان محقق میشود.