فاطمه ژیان
چکیده
در سدههای نخستین تاریخ اسلام، عواملی همچون ممانعت از نگارش و منع از کنکاش در تفسیر آیات،بستر راهیابی روایات اسرائیلی را در تفاسیر فراهم آورد. این واقعیت تلخ تاریخی که اسرائیلیات بوسیلهی مسلماننماهای یهودی و بعضاً مسیحی به عنوان بخشی از دانستههای تفسیری و تاریخی ظهور یافت،موجب شد تا گروهی از تفسیرپژوهان به صرف وجود راویِ ...
بیشتر
در سدههای نخستین تاریخ اسلام، عواملی همچون ممانعت از نگارش و منع از کنکاش در تفسیر آیات،بستر راهیابی روایات اسرائیلی را در تفاسیر فراهم آورد. این واقعیت تلخ تاریخی که اسرائیلیات بوسیلهی مسلماننماهای یهودی و بعضاً مسیحی به عنوان بخشی از دانستههای تفسیری و تاریخی ظهور یافت،موجب شد تا گروهی از تفسیرپژوهان به صرف وجود راویِ یهودی یا مسیحی تبار در طریق روایات تفسیری،این گونه روایات را اسرائیلی و راوی آن را از مروجان اسرائیلیات دانند. یکی از راویان مسیحیتبار که چنین اتهامی وی را نشانه گرفته،عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مشهور به ابنجریج است. این پژوهش تلاش کرده است تا با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی محتوای تفسیر برجای مانده از ابنجریج در ذیل آیات قصص و با محوریت کتاب جامعالبیان طبری که بیش از سایر تفاسیر بازگو کنندهی تفسیر او است،بپردازد تا در نمایان سازی صحت این اتهام قضاوت درستی را بدست دهد. بررسیها نشانگرآنند که جز در چند مورد محدود،اثری از اسرائیلیات در روایات و آرای تفسیری ابنجریج دیده نمیشود و ارتباطات علمی و نقل ابنجریج از راویان اسرائیلیات اندک است و لذا نمیتوان او را قطب و مرجع عمدهی انتشار اسرائیلیات در منابع تفسیری دانست.