محمد رضا ابراهیم نژاد
چکیده
دانشمندان مسلمان، برای دانش «تفسیر قرآن » رتبه نخستین اهمیت را ذکر میکنند چرا که موضوع این علم قران کریم است و دیگر علوم اسلامی همچون کلام، فقه، حدیث و اخلاق به آن وابستهاند. لازمه این ویژگی آنست که دانش تفسیر چنانکه در عرصههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، به موازات آن نیاز به آسیبشناسی مضاعف دارد. یکی از جنبههای ...
بیشتر
دانشمندان مسلمان، برای دانش «تفسیر قرآن » رتبه نخستین اهمیت را ذکر میکنند چرا که موضوع این علم قران کریم است و دیگر علوم اسلامی همچون کلام، فقه، حدیث و اخلاق به آن وابستهاند. لازمه این ویژگی آنست که دانش تفسیر چنانکه در عرصههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، به موازات آن نیاز به آسیبشناسی مضاعف دارد. یکی از جنبههای آسیب شناسی و آسیب پذیری تفسیر، روش استفاده از «ادبیات معیار» است که در شناخت ساختار و مضمون آیات قرآن نقش کلیدی دارد. از عصر صحابه و تابعین برخی از مفسران، شعر عرب جاهلی یا دیوان عرب را به عنوان ادبیات معیار در تفسیر قرآن برگزیده اند. درمقابل،عده ای دیگرازمفسران همواره بااین گرایش تفسیری مخالف بوده و متن قرآن کریم را «ادبیات معیار» دانسته و شعر جاهلی را شایستة مرجعیت تفسیر قرآن ندیده اند. در این پژوهش گذشته از کشف عوامل گرایش به شعر جاهلی و دیوان عرب ، دیدگاه و سیره مفسران وابسته به این گرایش در مقایسه با دیدگاه و سیره مفسران قرآن گرا تحلیل گردید، جنبه های ضعف ونارسایی وبرخی آثارمنفی که بر این گرایش مترتب شده و اختلافاتی در عرصههای تفسیری، فقهی و... را باعث شده مورد نقد منصفانه قرارگرفته که میتواند گامی در مسیر شناخت یکی از آسیبهای دانش تفسیر شمرده شود.کلید واژگاندیوان عرب، شعر جاهلی، دیوان گرایان، قرآن گرایان، ادبیات معیار، دانش تفسیر