دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان
7
41
FA
بی بی سادات
رضی بهابادی
دانشگاه الزهرا س
b.razi@alzahra.ac.ir
مهری
فرشباف فاخر
رئیس اداره اموردانشجویان دانشگاه الزهراس
fakher46@yahoo.com
فرشته
معتمد لنگرودی
دانشگاه الزهراء (س)
f_motamad_2011@yahoo.com
10.22054/rjqk.2017.7731
عذاب استیصال به مجازاتهایی گفته میشود که برای نابودی اقوام سرکش به هنگامی که هیچ وسیلة بیداری در آنها مؤثر واقع نگردد، نازل میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی عذاب استیصال در <em>قرآن</em> میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مطابق <em>قرآن</em>، اقوام گذشته همچون عاد، ثمود و لوط در اثر ستم و ظلم کردن، کفران نعمت و بتپرستی، فسق، تکذیب آیات الهی و انبیاء، کم فروشی، جلوگیری از دعوت انبیاء به صراط مستقیم، مقابله با دین الهی، گمراه کردن مردم از ایمان آوردن و گرویدن به انبیاء به این عذاب مبتلا شدند. برای رهایی از این عذاب، باید تقوای الهی پیشه کرد، استغفار و توبه نمود، از بتپرستی و اعمال ناشایست دست برداشت، به اعمال صالح پرداخت، نعمات الهی را به یاد آورد و شکر نمود. هر قومی در صورتی که مبتلا به این گناهان شوند و آن گناه در میان آنان فراگیر و عمومی شود و استغفار نکنند، قطعاً مبتلا به عذاب استیصال خواهند شد. وجود پیامبر<sup>(ص)</sup> و استغفار مداوم، مانع از نزول این عذاب در میان قوم پیامبر<sup>(ص)</sup> شدهاست. مطابق آیة 33 سورة انفال، با وجود پیامبر و استغفار، امت اسلام عذاب نمیشوند، لیکن مطابق آیة 34، آنان مستحق عذاباَند. لذا ظاهر این دو آیه متنافی به نظر میرسد. علامه طباطبائی در حلّ تعارض آیات با توجه به سیاق بر آن است که آیات 32 و 33 سورة انفال همزمان نازل نشدهاست. وی آیة 32 را ناظر به عذاب استیصال و آیة 33 ناظر به عذاب کشته شدن میداند. علامه طباطبائی معتقد است که عذاب استیصال زمانی فرامیرسد که امت اسلام استغفار را ترک میکند و عذاب بر آنان محقق میشود.
عذاب استیصال,عذاب,المیزان,علامه طباطبائی
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7731.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7731_20a076d96978d86f59c1cb1be79461b0.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
بررسی تعارض تئوریهای علمی و آیات قرآن در آفرینش نخستین انسان
43
75
FA
حمید
آریان
عضو هیئت علمی / موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
aryan@qabas.net
مرادعلی
شورگشتی
دانشجوی دکتری رشته تفسیر و علوم قرآن/مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی
shoorgashti.5146@yahoo.com
10.22054/rjqk.2017.7732
مسئلة چگونگی خلقت نخستین انسان در منابع اسلامی مطرح شدهاست و نیز در برخی علوم تجربی محلّ بحث و نظر بودهاست. این مقاله به بررسی نسبت فرضیههای علمی با دیدگاه <em>قرآن</em> و احادیث دربارة چگونگی آفرینش نخستین انسان، با روش توصیفی ـ تحلیلی میپردازد. حاصل تحقیق بیانگر آن است که مدلول آیات و روایات، ظهوری آشکار، بلکه صراحت در آفرینش نخستین انسان از خاک دارد و پیدایش آدمی را از موجود زنده دیگر نفی میکند. دو تئوری ثبات انواع و رویش از زمین مدعی پیدایش مستقل انسان و تئوری تحول انواع مدعی پیدایش او از دیگر موجودات زنده به نحو تکاملی است. گرچه دو تئوری اول از منظر نفیخلقت انسان از موجودی دیگر با دیدگاه <em>قرآن</em> و روایات همسوست، اما تئوری رویش از زمین با مفاد آیات و روایات ناهمخوان و خود از نظر علمی بیاعتبار است. تئوری ثبات انواع نیز از نظر تجربی قابل اثبات نیست، اما بر فرض اعتبار میتواند مؤید گزارههای دینی باشد. تئوری تحول انواع در فرض ابطال با دیدگاه <em>قرآن</em> و روایات برخوردی نخواهد داشت، اما در صورت پذیرش آن به عنوان یک فرضیه یا تئوری علمی، با مفاد آیات و روایات در تعارض است. در این تعارض، مفاد آیات و روایات به سبب برخورداری از پشتوانة معتبر، بر فرضیة یادشده مقدّم میگردد و این فرضیه نمیتواند قرینهای برای حمل مدلول آیات و روایات برخلاف ظاهر آنها باشد.
علم و دین,تعارض علم و قرآن,آفرینش انسان,نخستین انسان,فرضیة تحول انواع,تئوری ثبات انواع,تئوری رویش از زمین
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7732.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7732_bbaf9055e304ee10f3275ec316d099d5.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
الگوی اخلاقی قرآن در برخورد با انحرافهای اخلاقی (با تأکید بر دورة جوانی)
77
105
FA
محمد جواد
فلاح
عضو هیئت علمی دانشکده دانشگاه الهیات تهران
javabekhoob@yahoo.com
مبشره
نصیری سوادکوهی
مدرس در دانشگاه آزاد
nasiri.m63@gmail.com
10.22054/rjqk.2017.7733
در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوههای برخورد <em>قرآن</em> با انحرافهای اخلاقی پرداخته شدهاست تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوههای کنش متقابل با ناهنجاریهای بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه <em>قرآن</em> با جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آنها را تضمین کردهاست. <em>قرآن کریم</em> با بیان این اصول و شیوههای اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان میآموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاریها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزشها فراوان است، بیشتر احساس میشود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوههایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرتآموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شدهاست.
الگو,الگوی اخلاقی,انحرافهای اخلاقی
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7733.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7733_3f319ac889b76c7cc5d81dd6dcc65bc0.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
معناشناسی واژة اعتماد به نَفْس در قرآن و حدیث
106
132
FA
سهراب
مروتی
دانشیار دانشگاه ایلام
sohrab-morovati@yahoo.com
فریبا
بهروز
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام
fariba.behroz94@yahoo.com
10.22054/rjqk.2017.7734
«اعتماد به نَفْس» از آن دسته واژگانی است که همواره در معنای لغوی و روانشناسی با دین در تضاد است. پژوهش حاضر، برای نزدیک شدن به سیمای آن از <em>قرآن</em>، به روش تحلیلی و با استفاده از شیوة معناشناسی همزمانی، به تحلیل «اعتماد به نَفْس» در <em>قرآن</em> و حدیث پرداختهاست و ارتباط مفهومی آن را با واژههای جانشین، همنشین و متضاد واکاوی کردهاست تا حوزۀ معنایی و مفاهیم پیرامونی آن بازشناخته شود. از آنچه در متن مقاله بیان شد، میتوان گفت اعتماد به نَفْس به عنوان یک موهبت از ناحیۀ خداوند، به معنای ایمان و اتکا به تواناییها و استعدادهای واقعی خویش بر مبنای تقوی و توکل بر خداست که فراتر از معنایی است که لغویون و روانشناسان میگویند.
اعتماد به نَفْس,عزت,کرامت,توکل,تقوی,ضعف نَفْس,تکبر
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7734.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7734_9fbbc556a4cfc477a957b0030ebbceb5.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
تحلیل فطرت خداخواهانة انسان از منظر آیات قرآن
133
160
FA
بیژن
منصوری
استادیار مرکز آموزش های عمومی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
b.mansouri60@gmail.com
10.22054/rjqk.2017.7735
<em>قرآن کریم</em> برخی از ویژگیهای انسان را فطری و غیراکتسابی و مقتضای ذات و درون انسان معرفی میکند. یکی از این ویژگیها، «فطرت خداخواهی انسان» است. در <em>قرآن کریم</em>، ساختار وجودی انسان، خداآشنا و خداخواه است و این مسئله به هیچ وجه ناشی از یک سلسله عوامل بیرون از ذات و مسائل اجتماعی، تربیتی و جغرافیایی نیست. البته برای شکوفایی این ویژگی درونی باید هر انسانی سطحی از رشد شخصیتی را از سر بگذراند و به لحاظ رفتاری در وضعیتی سالم و اخلاقی باشد. در غیر این صورت، فطرت به شکوفایی نمیرسد و دچار انحراف میشود، هرچند در مواقع اضطرار و در بنبستها، این ویژگی خود را نشان میدهد، اما اگر وضعیت روحی و رفتاری مطلوب نباشد، پنهان میشود و آدمی دچار حیرت و سردرگمی میگردد. برای این ویژگی فطری، البته یک سلسله دلایل عقلی نیز وجود دارد که مفسران به آنها اشاره کردهاند. این ویژگی فطری هم با آموزههای وحیانی نسبت دارد و هم با عوالم پیشین که در این زمینه، اختلاف جدی میان مفسران وجود دارد.
فطرت,حنیف,تبدلناپذیری,اضطرار,عالم ذرّ
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7735.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7735_f4c0941f2aeec3c75067de9d25d7625f.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
ریختشناسی قصّة حضرت موسی(ع) در قرآن کریم بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ
161
177
FA
رسول
بلاوی
عضو هیئت علمی دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
r.ballawy@gmail.com
علی
خضری
استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
alikhezri84@yahoo.com
علیرضا
شیخیانی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
ali.r.sheikhiany@gmail.com
10.22054/rjqk.2017.7736
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشتهاند. از آنجا که قصههای <em>قرآن</em> ملاکهای فنّی قصههای امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریههای انتقادی جدید باز گذاشتهاست. یکی از این راهها، ریختشناسی قصهها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. روش ولادیمیر پراپ یکی از بهترین شیوههای تحلیل و ریختشناسی قصهها بر پایة کنش شخصیّتها و خویشکاری آنهاست. نوشتة حاضر به بررسی ریختشناسی قصّة حضرت موسی<sup>(ع)</sup> در <em>قرآن</em> با بهرهگیری از روش پراپ، بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی میپردازد و برای وصول به نتیجهای بهتر، قصه به سه بخش تقسیم شدهاست و شخصیتها و خویشکاریهای هر بخش، هدف تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که این قصه با الگویی که پراپ از قصههای پریان ارائه میدهد، با اندکی جابجایی در خویشکاری شخصیّتهای قصه هماهنگ است؛ زیرا از سیویک خویشکاری قصههای پریان، بیستوسه خویشکاری در بین شش شخصیّت موجود در قصه دیده میشود و جریان قصه از آرامش و رسیدن به اوج و رسیدن به آرامش مجدّد، با سه حرکت از حرکتهای ششگانه پراپ همسانی دارد
قرآن,ساختارگرایی,ولادیمیر پراپ,ریختشناسی,حضرت موسی(ع)
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7736.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7736_0155ad6467f013de6f4947bd84553afc.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی
پژوهشنامه معارف قرآنی
2008-9252
2538-2012
7
27
2017
02
19
تبیین ماجرای ملاقات همسر حضرت ابراهیم(ع) با فرشتگان و پاسخ به شبهات آن با محوریت آیات شریفة 71 تا 73 سورة هود
179
201
FA
محمد
شریفی
0000-0002-5127-5042
استادیار دانشگاه مازندران
m.sharifi@umz.ac.ir
10.22054/rjqk.2017.7737
تاریخ بشریت نام زنان بسیاری را به عنوان «اسوههای جاوید انسانیت، اخلاق، کرامت و فضیلت»، در حافظة خود ثبت کردهاست تا سیر و سلوک و منش آنان برای همیشه راهنمای عمل رهپویان صراط مستقیم باشد. ساره، همسر حضرت ابراهیم<sup>(ع)</sup>، از جمله زنانی است که به شهادت آیات <em>قرآن</em>، گفت و شنودی بین او و فرشتگان رخ دادهاست. در این پژوهش، نگارنده کوشیدهاست با رویکردی مسئلهمحور، ضمن تحلیل برخی از ابعاد زندگانی این بزرگبانوی راه دین، ذیل آیات 71 تا 73 سورة هود، امکان و کیفیّت مراوده و گفتگوی غیرمعصوم با فرشتگان و نیز حوادث و مسائلی را که در این راستا پیش آمده، بررسی نماید. اهمّ نتایج پژوهش، گویای این است که گفتگوی انسانهای مؤمن با فرشتگان برای انبیا و غیرانبیا به دلیل آیات <em>قرآن</em> و روایات، ممکن و یا ضروری است. دربارة معنای «ضحک» در آیة 71 سورة هود، دو تفسیر «حیض شدن» و «خندیدن» مطرح شدهاست و قول دوم کمترین اشکال را دارد و عموم مفسران آن را پذیرفتهاند. قول برگزیده دربارة علت خنده و خوشحالی ساره، شناخت میهمانان حضرت ابراهیم<sup>(ع)</sup> است که فرشتگان و مأموران الهی بودند و اینکه مأموریت آنها عذاب قوم لوط<sup>(ع)</sup> است.
آیات 71ـ73 سورة هود,خندة ساره,ضحک,فرشته
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7737.html
https://rjqk.atu.ac.ir/article_7737_0a783b90d741d3fc093a79722370eb83.pdf