نویسنده

دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، تهران، ایران

چکیده

به شهادت آیات فراوان قرآن، هدف دین اسلام و قضایای محتوایی آن، منحصر به قضایای توصیفی و ارزشی در بُعد فردی و اخروی انسان‌ها نیست، و قلمرو آن همه آنچه در سعادت یا شقاوت انسان تاثیری دارد را فرامی‌گیرد؛ چنین گستره‌ای، ضرورت طراحی علوم انسانی وحیانی برای اصلاح روابط انسانی جهت نیل به سعادت و دنیوی و اخروی را اثبات می‌کند؛ علومی که شامل نظریه‌های نظام‌مندی در عرصه توصیفات کنش‌انسان‌ها و الزامات ارزشی این توصیفات است، از سوی دیگر علوم انسانی بشری مدعی بیان همه گزاره‌های مورد نیاز در عرصه روابط انسانی به منظور حیات دنیوی بهتر است در نتیجه علومی همانند اقتصاد، حقوق، سیاست و ...، با علوم وحیانی تداخل هدفی خواهند داشت، اما افرادی و مکاتبی برآنند که غایت قُصوای دین، معنویت بخشی و سعادت اخروی است؛ که بالطبع و غیر مستقیم اهداف گزاره‌های قرآنی را نیز محدود به همین هدف می‌کنند؛ در نتیجه قلمرو علوم انسانی و آموزه‌های وحیانی دو وادی مستقل از یکدیگرند، این سخن برخاسته از عدم درک صحیح اهداف قرآن و طبقه‌بندی آنها و در نتیجه نسبت‌سنجی ناروا میان هدف وحی با هدف علوم انسانی است، به همین جهت تل در پژوهش حاضر با روش تحلیلی و کتابخانه‌ای نقد این دیدگاه‌ پرداخته شود، ابتدا اندکی به سخنان منحصر کنندگان هدف وحی در امور فردی اشاره می‌شود و سپس اهداف علوم انسانی بررسی می‌گردد و سپس با ذکر اهداف آموزه‌های قرآن، تباین هدفی علوم انسانی با آموزه‌های وحیانی بررسی و نقد می‌شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

نسبت‌سنجی اهداف قرآن و اهداف علوم انسانی با رویکرد نقد تباین هدفی

نویسنده [English]

  • mohamadali asadinasab

چکیده [English]

Abstract
Based on the ample evidence from the verses of the Quran, the purpose of the Islam and its content theorems are not limited to descriptive theorems and values in the human dimension and in the afterlife of humans. And its realm encompasses all things that affect human happiness or brutality. Such an area proves the necessity of designing a revelatory human science to improve human relations for prosperity, both worldly and the afterlife, a science which includes systematic theories in the field of descriptions of the human actions and the requirements of the value of these descriptions. On the other hand, liberal arts have claimed that all the propositions needed in the field of human relations, such as economics, law, politics, etc. should have the same goal as the revelation science for better worldly life. But some individuals and schools of thoughts are convinced that the ultimate goals of religion are spirituality and prosperity which consequently and indirectly limits the goals of the Quranic propositions to this goal. As a result, the realm of liberal arts and the divine doctrines are two independent entity. This is due to the lack of understanding the goals of the Quran and their categorizations, and it results from the inappropriate the determination of the relationship between the purposes of the revelation with the goal of the liberal arts. For this reason, the present study, based on the analytical method and the library of critique, made an attempt to examine this view. First, it refers to the words of those who limit the purpose of revelation to individual affairs, then the goals of liberal arts are examined. Finally, after mentioning the purpose of the teachings of the Quran, the purposes of the liberal arts are compared and examined with the teachings of the revelation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Quran
  • Goals
  • Humanities
  • Human Sciences
  • Islamic Sciences
ابن‌سینا، حسین‌بن عبدالله. (1375). الإشارات. قم: نشر البلاغة.
بستان، حسین. (1384). گامی به سوی علم دینی، ساختار علم تجربی و امکان علم دینی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بنتون، تدویان‌کرایب. (1384). فلسفة علوم اجتماعی (بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی). ترجمة شهناز مسمی‌پرست. تهران: آگاه.
پترسون، مایکل و دیگران. (1376). عقل و اعتقاد دینی. تهران: طرح نو.
خامکی، رضا. نقد گفتمان علوم انسانی بومی:http://olumensani.blogfa.com/post/
خمینی، سید روح‌الله. (1379). تحریر الوسیله. قم: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
راسل، برتراند. (1373). تاریخ فلسفة غرب. ترجمة نجف دریابندری. تهران: انتشارات پرواز.
ریتزر، جورج. (1387). نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر. ترجمة محسن ثلاثی. تهران: علمی.
سروش، عبدالکریم. (1376). مدارا و فرهنگ مدیریت. چ1. تهران: مؤسسة فرهنگی صراط.
شریف‌الرضی، محمدبن حسین. (1379). نهج‌البلاغه. تهران: انتشارات تألیفات علی‌نقی فیض‌الإسلام اصفهانی.
طباطبائی، سید محمدحسین. (1354). المیزان فی تفسیر القرآن. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ . (1388). قرآن در اسلام، قرآن در اسلام. قم: مؤسسة بوستان کتاب.
گلشنی، دکتر مهدی. (1385). «عوامل مؤثر در شکوفایی علم در تمدن اسلامی». بخش اول. روزنامة اطلاعات. ش 23713: 6 (نظرها و اندیشه‌ها).
مطهری، مرتضی. (1358). مجموعهآثار. تهران: صدراء.
مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. (1371). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
ملکیان، مصطفی. (1390). روش‌شناسی تحقیق در علوم انسانی. درس‌گفتار. تهران: مؤسسة پنجرة حکمت.
ـــــــــــــــــــــ . (1389). «امکان و چگونگی علم دینی». فصلنامة حوزه و دانشگاه. ش22. ص 43.
هیک، جان. (1372). فلسفة دین. ترجمة بهرام راد. قم: انتشارات هدی.