نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه علوم و قرآن و حدیث دانشگاه قم، قم، ایران

2 دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه قم، قم، ایران

چکیده

مفسّران در برداشت حقیقی از گزاره «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ‏» در آیۀ 113 سوره نساء اختلاف نظر دارند. توجه به علم پیامبر (ص) به مثابه موضوعی مهم، قدمتی همزاد با نزول وحی دارد و همواره مورد توجه اندیشمندان قرآنی بوده است. رابطه"علم" پیامبر (ص) با مسأله وحی و اجتهاد آن حضرت محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. جستار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی مراد خداوند از" علم " در گزاره مورد نظر است. با بررسی تفاسیر فریقین با گرایش­ها و روش­های گوناگون درباره مقصود خداوند از "علم" با دیدگاه­های متعددی مواجه می‏شویم که ‏می‏توان آنها را تحت 7 عنوان دسته­بندی کرد که عبارت است از: علم اولین و آخرین، علم به امور پنهان، احکام الهی، قوانین شرع و مکنونات ضمائر، تعلیم ویژه، دریافت صحیح تطبیق قواعد کلی بر موارد جزئی، عدم اطلاع از نزول وحی، علم لدنی.  با توجه به سیاق آیه 113 سورۀ نساء دستاورد پژوهش بیانگر آن است خداوند به پیامبر(ص) قدرت استنباط قضایای کلی و تطبیق آن بر جزیئات امور از جمله قضاوت برای حل و فصل مسائل میان امت و بیان احکام کلی شریعت که نوعی تعلیم ویژه به آن جناب از راه وحی بود عنایت نموده است و این غیر از کتاب قرآن و حکمت است که در آیه به آن اشاره شده است. یکی از مصادیق بارز این علم، بینش ویژۀ پیامبر(ص) و عصمت آن حضرت می‏باشد که رابطه­ای تنگاتنگی میان این دو برقرار است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Examining the Opinions of Commentators about the Knowledge of the Prophet (PBUH) based on Verse 113 of Surah Nisa

نویسندگان [English]

  • aliahmad naseh 1
  • khadijeh Amiri 2

1 Professor, Department of Sciences, Quran and Hadith, University of Qom, Qom, Iran

2 PhD student of comparative interpretation, University of Qom, Qom, Iran

چکیده [English]

Abstract
Commentators in the true understanding of the statement» and He has taught you what you did not know« in verse 113 of Surah Nisa have different opinions. Paying attention to the knowledge of the Prophet (PBUH) as an important issue has the same age as revelation, and it has always been of interest. The upcoming essay is based on the descriptive-analytical method in order to analyze the various aspects of the knowledge of the Prophet (PBUH) in the desired verse.
By examining the interpretations of the parties with different tendencies and methods about God's intention of "science", we come across several viewpoints that can be categorized under 7 headings, which are: the first and last science, hidden affairs, divine decrees, laws of Sharia and pronouns, special education, correctly understanding the application of general rules to particular cases, lack of knowledge of revelation and knowledge.
In expressing opinions, we can refer to opinions that are controversial and require more discussion. Among them, most of them have mentioned the issue of infallibility under the verse, and some have inferred the infallibility of the Prophet (PBUH). Or a group has implicitly mentioned the special insight and Ijtihad of the Messenger of God (PBUH) in explaining the problems of the Ummah. Others consider this teaching to be broad and not only for the Prophet (PBUH), but for everyone who is born and gets life and enjoys this gift.
Another group of revealed teachings and related topics have expressed God's intention for this science. In the mystics' thought, "science" refers to the inherent knowledge of the burden of transcendence, and that is when the seeker becomes mortal in the presence of truth.
There have been many discussions about the nature of the knowledge of the Prophet (PBUH). As evidenced by many verses, the prophets were equipped with knowledge from God “So they found one of Our servants, on whom We had bestowed Mercy from Ourselves and whom We had taught knowledge from Our own Presence."
The verse states that Hazrat Khidr (peace be upon him) was blessed with knowledge from God. Sometimes, by God's permission, they are informed about the unseen. "Knower of the Unseen, He does not disclose His [knowledge of the] Unseen to anyone, except to an apostle He approves of"
In this verse, God excludes the knowledge of the unseen from the scope of human knowledge, but he excludes some of the Prophet's knowledge of the unseen. Sometimes, he denies knowledge in general.
Sometimes he completely rejects knowledge from everyone: "He says, No one in the heavens and the earth knows the unseen except by Allah.'' Naml: 65, in other verses of the Qur'an, the knowledge of the Messenger of God is explicitly rejected from the knowledge of the unseen. "Say, I will not tell you, I have the treasures of God, and I will not know the unseen." Inam: 50.
And also the belief that the Prophet (PBUH) did not speak except by revelation, and that all the oral and current traditions of that nobleman originated from revelation.
On the other hand, knowing that one of the important duties of the goat is evidenced by the verse "And we sent down to you a reminder to explain to people what we sent down to them, and perhaps they will think" Nahl: 44. Explaining the affairs of the Holy Sharia is sacred.
We will reach this conclusion from the summary of these verses and comments that have been discussed under the discussed verse. The most important issues that the Prophet (PBUH) was responsible for among the Ummah was judging among the Ummah as well as explaining the general knowledge and truths received from God, and this required a complete understanding and accurate insight into the atmosphere of the society of that day, and this is the same insight. It is special and scientific which cannot be obtained by normal means and all this could not have happened except through revelation. Therefore, it must be acknowledged that the prophets, in whatever way they used to know things, were all derived from divine knowledge.
According to the context of verse 113 of Surah Nisa, the result of the research shows that God has given the Prophet (PBUH) the power to deduce general cases and apply them to the details of affairs, including judging to resolve issues between the Ummah and stating the general rules of the Sharia, which is special teaching for that noble. It has been provided by way of revelation, and this is different from the book of Quran and wisdom, which is mentioned in the verse, and the reason for this is the distance between the three titles, i.e. (the book, wisdom, and knowledge) with the inflection "wow". One of the clear examples of this science is the special insight (ijtihad) of the Prophet (PBUH) and his infallibility, which is a close relationship between the two

کلیدواژه‌ها [English]

  • Science
  • Prophet (PBUH)
  • Surah Nisa
  • Verse 113
  • Examples
  • Scope
قرآن کریم.
ابن‏ابى‏جامع، على بن حسین. (1413 ه.ق). الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز (عاملى). 3 جلد. قم: دار القرآن الکریم.
ابن‏عاشور، محمدطاهر. (1420ه.ق). تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور. 30جلد. بیروت: مؤسسه التاریخ العربی.
ابن‏عربى، محمد بن على. (1410 ه.ق). رحمة من الرحمن فى تفسیر و اشارات القرآن. 4جلد. دمشق: مطبعه نضر.
ابن‏عربى، محمد بن على. (1422 ه.ق.). تفسیر ابن عربى. 2جلد. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
ابن‏کثیر، اسماعیل بن عمر. (1419 ه.ق). تفسیر القرآن العظیم. 9جلد. دار الکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
ابوالفتوح رازى، حسین بن على. (1408 ه.ق). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن. 20جلد. مشهد: آستان قدس رضوى. بنیاد پژوهش­هاى اسلامى.
ابوحیان، محمد بن یوسف. (1420 ه.ق). البحر المحیط فى التفسیر. 11جلد. بیروت: دار الفکر.
اشکورى، محمد بن على.(1373). تفسیر شریف لاهیجى. 4جلد. دفتر نشر داد. ایران: تهران.
آلوسى، محمود بن عبدالله. (1415ه.ق). روح­المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. 16جلد. دار الکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
امین، نصرت‏بیگم.( بی­تا). تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن. 15جلد. بی­جا: بی­نام.
انصاریان، حسین. ( بی­تا). تفسیر حکیم. 9جلد. قم: دار­العرفان.
انصاریان، حسین ( 1383). ترجمۀ قرآن. 1جلد. قم: اسوه.
بغوى، حسین بن مسعود. (1420 ه.ق). تفسیر البغوى المسمى معالم التنزیل. 5جلد. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
بیضاوى، عبدالله بن عمر. (1418 ه.ق). أنوار التنزیل و أسرار التأویل. 5جلد. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
ثعالبى، عبدالرحمن بن محمد. (1418ه.ق). تفسیر الثعالبى المسمى بالجواهر الحسان فى تفسیر القرآن. 5جلد. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
ثعلبى، احمد بن محمد. (1422ه.ق). الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی. 10جلد. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
جمل، سلیمان بن عمر. (1427 ه.ق). الفتوحات الإلهیه بتوضیح تفسیر الجلالین للدقایق الخفیه. 8 جلد. دارالکتب العلمیه. بیروت: منشورات: محمد علی بیضون.
جوادی آملی. (1393). تفسیر تسنیم. چاپ11. قم: مرکز نشر اسراء.
حجازى، محمد محمود. (1413 ه.ق) التفسیر الواضح. 3جلد. چ 10. بیروت: دارالجیل.
حسینى همدانى، محمد. (1404 ه.ق).  انوار درخشان در تفسیر قرآن. 18جلد. تهران:  لطفى.
حقى برسوى، (بی­تا). اسماعیل بن مصطفى. تفسیر روح­البیان. 10جلد. بیروت: دار الفکر.
خازن، على بن محمد. (1415 ه.ق). تفسیر الخازن المسمى لباب التأویل فی معانی التنزیل. 4جلد. دار الکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
خرم‏دل، مصطفى. (1384). تفسیر نور. 1جلد. چ 4. تهران: احسان.
خسروانى، علیرضا. (1390 ه.ق.). تفسیر خسروى. 8جلد. تهران: کتاب­فروشى اسلامیه.
خطیب­شربینى، محمد بن احمد. (1425 ه. ق). تفسیر الخطیب الشربینى المسمى السراج المنیر. 4جلد. دار الکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
خطیب، عبدالکریم. (1424 ه.ق. ). التفسیر القرآنى للقرآن. 16جلد. بیروت: دار الفکر العربی.
داورپناه، ابوالفضل. (1366 ه.ش). انوار العرفان فى تفسیر القرآن. 16جلد. تهران: کتابخانه صدر.
دخیل، على محمدعلى. (1422 ه.ق). الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز.1جلد. چ2. بیروت: دار التعارف للمطبوعات.
رضا، محمدرشید. (1414 ه.ق). تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار. 12جلد. بیروت: دار المعرفه.
زحیلى، وهبه. (1411 ه.ق). التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج. 32جلد. چ2. دمشق: دار الفکر.
زمخشرى، محمود بن عمر. (1407ه.ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل. 4جلد. بیروت: دار الکتاب العربی.
سبزوارى، محمد. (1406ه.ق). الجدید فى تفسیرالقرآن المجید. 7جلد. بیروت: دار التعارف للمطبوعات.
سلطان، محمد بن حیدر. (1408ه.ق). بیان السعاده فی مقامات العباده. 4جلد. چ2. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
سمرقندى، نصر بن محمد. (1416ه.ق). تفسیر السمرقندى المسمى بحر العلوم. 3جلد. بیروت: دارالفکر.
سیواسى، احمد بن محمود. (1427ه.ق).  عیون التفاسیر. 4جلد. بیروت: دار صادر.
شاه‏عبدالعظیمى، حسین. (1363). تفسیر اثنى عشرى. 14جلد. تهران: میقات.
شبر، عبدالله. (1410 ه.ق). تفسیر القرآن الکریم. 1جلد. چ2. قم: موسسه دارالهجره.
شحاته، عبدالله محمود. (1421 ه.ق). تفسیر القرآن الکریم. 15جلد. قاهره: دار غریب.
طباطبایى، محمدحسین. (1390 ه.ق). المیزان فی تفسیر القرآن. 20جلد. چ2. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
____________. (1427 ه.ق). تفسیر البیان فى الموافقه بین الحدیث و القرآن. 6جلد. بیروت: دار التعارف للمطبوعات.
طبرانى، سلیمان بن احمد. (2008 م). التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم. 6 جلد. اردن: دار الکتاب الثقافی.
طبرسى، فضل بن حسن. (بی­تا). ترجمۀ تفسیر مجمع ­البیان. 27جلد. تهران: فراهانى.
____________. (1372). مجمع­البیان فی تفسیر القرآن. 10جلد. چ 3. تهران: ناصر  خسرو.
طبرسى، فضل بن حسن. (1375). ترجمه تفسیر جوامع الجامع. 6جلد. آستان قدس رضوى. مشهد: بنیاد پژوهش­هاى اسلامى.
طبرى، محمد بن جریر. (1412 ه.ق). جامع ­البیان فى تفسیر القرآن.30جلد. بیروت: دارالمعرفه.
طنطاوى، محمد سید. (1997 م. ). التفسیر الوسیط للقرآن الکریم. 15جلد. قاهره: نهضه مصر.
طوسى، محمد بن حسن. ( بی­تا). التبیان فی تفسیر القرآن. 10جلد. بیروت:دار إحیاء التراث العربی.
طیب، عبدالحسین. (1369). اطیب البیان فی تفسیر القرآن. 14جلد. چ2. تهران: اسلام.
عاملى، ابراهیم. (1360). تفسیر عاملى. 8 جلد. تهران: کتاب­فروشى صدوق.
فخر رازى، محمد بن عمر. (1420 ه.ق). التفسیر الکبیر.32جلد.  چ3. بیروت: دار إحیاء التراث­العربی.
فضل­الله، محمد حسین. (1419 ه.ق). من وحى القرآن. 25جلد. بیروت: دارالملاک.
فولادوند، محمدمهدى. (1418ه.ق). ترجمه قرآن. 1جلد. چ3. تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى.
قاسمى، جمال‏الدین. (1418ه.ق). تفسیر القاسمی المسمى محاسن التأویل. 9جلد. دارالکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
قطب، سید. (1425 ه.ق). فى ظلال القرآن. 6جلد. چ 35. بیروت: دارالشروق.
کاشانى، فتح‏الله بن شکرالله. (1351). منهج الصادقین فی إلزام المخالفین.10جلد. تهران: کتابفروشى اسلامیه.
کاشفى، حسین بن على.( بی­تا). تفسیر حسینى.1جلد. سراوان: کتابفروشى نور.
مراغى، احمد مصطفى.( بی­تا). تفسیر المراغى. 30 جلد. بیروت: دارالفکر.
مغنیه، محمدجواد. (1424 ه.ق). التفسیر الکاشف. 7جلد. قم: دار الکتاب الإسلامی.
__________. (1425 ه.ق). التفسیر المبین. 1جلد. چ3. قم: دار الکتاب الإسلامی.
مکارم شیرازى، ناصر. (1371). تفسیر نمونه. 28جلد. چ10. تهران: دارالکتب الإسلامیه.
مهائمى، على بن احمد. (1403 ه.ق). تفسیر القرآن المسمى تبصیر الرحمن و تیسیر المنان. 2جلد. چ2. بیروت: عالم الکتب.
نسفى، عبدالله بن احمد. (1416 ه.ق). تفسیر النسفى مدارک التنزیل و حقایق التأویل. 4جلد. بیروت: دار­النفائس.
نظام الاعرج، حسن بن محمد.(1416 ه.ق). تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان. 6جلد. دار الکتب العلمیه. بیروت: منشورات محمد علی بیضون.
هاشمى رفسنجانى، اکبر. (1386). تفسیر راهنما. 21جلد. قم: بوستان کتاب قم(انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم).
واحدى، على بن احمد. (1383 ه.ش). اسباب النزول واحدى. 1جلد. نشر نى.