سیدمحمد نقیب؛ مرتضی سازجینی؛ سید محمد موسوی
چکیده
مسئله خلود در جهنم برای مرتکب قتل عمدی مؤمن در آیه نود و سوم سوره نساء و همچنین رابطه آن با موضوع توبه، موجب اختلاف نظر مفسران در مفهوم آیه شریفه شده است. در این پژوهش آراء مفسران و همچنین روایات تفسیری فریقین احصاء و بررسی شد و حاصل پژوهش آنکه دو قول عمده بین مفسران مشاهده میشود: 1- منظور از خلود در آیه مکث طویل است که نظر جمهور علمای ...
بیشتر
مسئله خلود در جهنم برای مرتکب قتل عمدی مؤمن در آیه نود و سوم سوره نساء و همچنین رابطه آن با موضوع توبه، موجب اختلاف نظر مفسران در مفهوم آیه شریفه شده است. در این پژوهش آراء مفسران و همچنین روایات تفسیری فریقین احصاء و بررسی شد و حاصل پژوهش آنکه دو قول عمده بین مفسران مشاهده میشود: 1- منظور از خلود در آیه مکث طویل است که نظر جمهور علمای اهل سنت است؛ بر اساس این رأی خلود کافر نیز ابدی نخواهد بود چرا که ظاهر آیه عمومیت دارد و تنها مربوط به مؤمن نیست و بلکه کافر را نیز در بر میگیرد و این مسئله مخالف اجماع مسلمین است. همچنین اساس این رأی، یعنی هر جا در قرآن کریم، خلود همراه واژه «ابد» باشد به معنای جاودانگی است؛ قابل اثبات نیست.2- موضوع آیه مربوط به کافری است که شخص مؤمنی را به خاطر ایمان وی به خدای متعال به قتل برساند و چنین شخصی برای همیشه در جهنم باقی خواهد ماند و اگر موضوع قتل مومن به خاطر مسائل حقوقی و مادی باشد کیفر وی مکث طولانی است اما در هر دو صورت شرایط توفیق توبه برای قاتل بسیار دشوار است. این دیدگاه برگرفته از روایات تفسیری معصومان (ع) است و این دیدگاه، نظر مختار جستار حاضر است.
رحمان عشریه؛ سید محمد موسوی؛ مرتضی سازجینی
چکیده
روایتشناسی یکی از شاخههای نقد ادبی، بهویژه روایتهای داستانی است و در اصل به بررسی دستور زبان حاکم بر روایتها میپردازد. این شاخه از دانش میکوشد تا چارچوب و الگویی نظریـ کاربردی برای تحلیل گونههای مختلف روایت را فراهم کند. گریماس، معناشناس فرانسوی، به عنوان مهمترین نظریهپرداز معناشناسی روایت کوشیدهاست تا الگویی ...
بیشتر
روایتشناسی یکی از شاخههای نقد ادبی، بهویژه روایتهای داستانی است و در اصل به بررسی دستور زبان حاکم بر روایتها میپردازد. این شاخه از دانش میکوشد تا چارچوب و الگویی نظریـ کاربردی برای تحلیل گونههای مختلف روایت را فراهم کند. گریماس، معناشناس فرانسوی، به عنوان مهمترین نظریهپرداز معناشناسی روایت کوشیدهاست تا الگویی منسجم برای مطالعة روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و معناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرفساخت روایت در قالب الگوی کُنش و زنجیرهها و گزارههای متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در این جستار، سعی شده که بر اساس این الگو، داستان کودکی حضرت موسی(ع) بررسی شود و بر همین اساس، نتایج ذیل حاصل گردید: 1ـ نقش محوری عنصر الهی در قصص قرآنی و تأثیر آن در پیشبرد روند اصلی 2ـ تقسیم پیکرة کلیدی این داستان قرآنی بر وجود دو عنصر در حال پیکار و تغلیب کنشگر توکلکننده بر خدا. 3ـ قصص قرآنی عموماً، بهویژه این داستان، در حال انتقال روحیة توحیدمحوری به مخاطبین خود است.