محمدرضا شاهرودی؛ محمد سعید انصاری
چکیده
این مقاله به نقد پنج مورد از مباحث مقالۀ «آدم و فرشتگان، بررسی عناصر اساطیری در مآخذ اسلامی» اثر پژوهشگر یهودی، «چیپمن» میپردازد. چیپمن از منابع یهودی و برخی مصادر اهل سنت استفاده کردهاست و نتیجه گرفته که در مقایسۀ روایات مطروحه در مآخذ اسلامی با میدراش یهودی، مشخصمیشود منابع اسلامی، استنباط اسطورهای فراگیرتری ...
بیشتر
این مقاله به نقد پنج مورد از مباحث مقالۀ «آدم و فرشتگان، بررسی عناصر اساطیری در مآخذ اسلامی» اثر پژوهشگر یهودی، «چیپمن» میپردازد. چیپمن از منابع یهودی و برخی مصادر اهل سنت استفاده کردهاست و نتیجه گرفته که در مقایسۀ روایات مطروحه در مآخذ اسلامی با میدراش یهودی، مشخصمیشود منابع اسلامی، استنباط اسطورهای فراگیرتری دربارۀ موضوع خلقت آدم دارند. در این نقد، عمدتاً به تفاسیر روایی متقدم و متأخر شیعی استناد شدهاست، به دلیل آنکه چیپمن از منابع شیعی استفاده نکردهاست و نوعی یکسونگری در مقالۀ وی ایجادشدهاست. در مقایسۀ براهین برگرفته از تفاسیر شیعی با نظرات چیپمن و یافتن نکات افتراق آنها مشخص شد که بسیاری از روایات مطروحه در مقالۀ چیپمن، مورد تأیید قرآن کریم و معصومان(ع) نیست و روایات مذکور، اسرائیلیات و خرافات
یوسف حیدری چناری؛ رمضان مهدوی آزادبنی
چکیده
یکی از مسائل مهمی که هم دین و هم علم از آن بحث نمودند، نحوه خلقت نخستین انسان و نسل آن میباشد. اثبات عدم تضاد میان دین اسلام و نظر علم در این مساله، قطعا در ترویج دین مبین اسلام موثر است که این عمدهترین هدف این تحقیق میباشد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش مینماید تا نظریه داروین در خصوص آفرینش انسان را بر اساس دیدگاه مفسر ...
بیشتر
یکی از مسائل مهمی که هم دین و هم علم از آن بحث نمودند، نحوه خلقت نخستین انسان و نسل آن میباشد. اثبات عدم تضاد میان دین اسلام و نظر علم در این مساله، قطعا در ترویج دین مبین اسلام موثر است که این عمدهترین هدف این تحقیق میباشد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش مینماید تا نظریه داروین در خصوص آفرینش انسان را بر اساس دیدگاه مفسر و فیلسوف بزرگ جهان اسلام، علامه طباطبائی در المیزان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مطابق نظریه علامه طباطبائی، ظهور نزدیک به صراحت آیات قرآن کریم در این مساله، این است که همه انسانها از نسل حضرت آدم و حوا (ع) هستند و مطابق مراحلی طبیعی خلق میشوند. اما جنبه جسمانی آفرینش حضرت آدم و حوا (ع) مستقلا و مستقیما از خاک و گل است و جنبه روحانی آفرینش آنها به انشاء و نفخه الهی میباشد. مطابق نظریه تکامل تدریجی انواع داروین، انسان، مخلوق و محصول و نوع تکامل یافته حیوانات تحت تاثیر الزامات محیطی و شرایط زیستی است. باید گفت این نظریه در حد فرضیه علمی است و هنوز به اثبات علمی و یقینی نرسیده است چراکه پیروان آن هنوز به انتقادات و ایرادات جدی برخی اندیشمندان علوم تجربی، فیلسوفان علم و بزرگان دین پاسخ قانع کننده ندادند. از دیدگاه علامه طباطبائی میان علم و دین رابطه سازگاری وجود دارد و نظریه تکامل در مساله خلقت انسان در حد فرضیه علمی است و هنوز دلیل قطعی بر آن نداریم و بر فرض صحت و اثبات علمی و قطعی، ظاهر برخی آیات که مخالف این نظریهاند، قابل تأویل میباشند.
صالح حسن زاده
چکیده
نقطه آغاز برای اثبات مخلوقیت عالم وجود است. موجودات مشهود جهان ممکن الوجود، و در نتیجه معلول اند و برای وجود یافتن باید علتی داشته باشند. از آنجا که خداوند وجود اول است و کمال مطلق دارد به ضرورت باید علت ایجاد هر شیئی باشد که وجود دارد. حکیمان متاله این نوع وجود یافتن را خلق از عدم می نامند. بر رای این حکیمان عالم چه قدیم زمانی باشد چه ...
بیشتر
نقطه آغاز برای اثبات مخلوقیت عالم وجود است. موجودات مشهود جهان ممکن الوجود، و در نتیجه معلول اند و برای وجود یافتن باید علتی داشته باشند. از آنجا که خداوند وجود اول است و کمال مطلق دارد به ضرورت باید علت ایجاد هر شیئی باشد که وجود دارد. حکیمان متاله این نوع وجود یافتن را خلق از عدم می نامند. بر رای این حکیمان عالم چه قدیم زمانی باشد چه حادث زمانی، با فعل خدا موجود شده است. عالم بر طبق علم خدا خلق شده است پس خلقت فعل آزاد است تنها غایتی که می توان برای اراده خدا تصور کرد وجود خاص اوست. با این حساب خلقت احسان خداست. خلق علی و مستقل، خاص خداست زیرا که تنها خدا وجود است و ذات او عین وجود است. متالهان در پاسخ این سوال که اگر جهان بر اساس کمال خداوند خلق شده و از آن بهره مند گردیده است پس شر از کجا در عالم راه یافته است؟ می گویند: به طور ذاتی در جهان شر یافت نمی شود آنچه شر انگاشته می شود عدمی، تبعی و عارضی است. این مقاله موضوع خلقت را بر اساس آرای متفکران مسلمان و مسیحی به ویژه، اکویناس، حکیم مسیحی و علامه طباطبائی، حکیم مسلمان مورد بررسی قرار داده است. هرچند حکمت مسیحی قرون وسطی و حکمت اسلامی با هم وجوه اختلاف و مغایرت دارند اما در اصل به م هم نزدیک اند زیرا در هر دو حکمت مدار همه چیز خداست از طرف دیگر متفکران مسیحی قرون وسطی آثار حکمای اسلامی را مانند فارابی و ابن سینا، می شناخته و از آن ها استفاده می کرده اند. بنابراین میان آنان نوعی هم زبانی و هم داستانی بوده است.