سید محمدحسن جواهری
چکیده
بررسی نظریة تفسیر بر پایة ترتیب نزول نیازمند بررسی اولاً اتقان روایات ترتیب نزول، ثانیاً خاستگاه و جایگاه قرینة «ترتیب نزول» در تفسیر و ثالثاً موانع نظریه یاد شدهاست. این سه با توجه به نبودِ پیشینة مناسب، نیازمند مقالات مستقلی هستند تا جوانب آنها بررسی و نقد شود، لیکن با توجه به اینکه بستر پژوهش، روایات ترتیب نزول است، ...
بیشتر
بررسی نظریة تفسیر بر پایة ترتیب نزول نیازمند بررسی اولاً اتقان روایات ترتیب نزول، ثانیاً خاستگاه و جایگاه قرینة «ترتیب نزول» در تفسیر و ثالثاً موانع نظریه یاد شدهاست. این سه با توجه به نبودِ پیشینة مناسب، نیازمند مقالات مستقلی هستند تا جوانب آنها بررسی و نقد شود، لیکن با توجه به اینکه بستر پژوهش، روایات ترتیب نزول است، نگارنده ثقل مباحث مقالة حاضر را به آن اختصاص دادهاست و به قدر ضرورت، دودیگر را گزارش میکند تا در فرصتی مناسب ابعاد دیگر را به نقد و بررسی تفصیلی بنشیند. روایات ترتیب نزول سورههای قرآن نیز خود از دو جهت سند و محتوا شایستة بررسی است که در این مقال، علت نخست به دلیل نبودِ پیشینه و ضرورت آن، کانون توجه است و از نظر دوم نیز به اشارة سخن آمدهاست. نگاه منتقدانه به این نظریه بر پایة روش شیعی و سنّی، برای احتراز از تفسیر به رأی و حفظ صیانت روش تفسیری صحیح، ضرورتی اجتنابناپذیر است. از بین روایات یادشده، چهار روایت منسوب به اهل بیت(ع) است که به دلیل ضعفهای متعدد و بنیادی نزد محققان شیعه و سنّی از اقبال مناسبی برخوردار نشدهاست و اغلب طرفداران این روایات، تنها به روایات منقول از برخی صحابه، مانند ابنعباس اعتماد کردهاند. در مجموع، نگارنده بر پایة پژوهش پیش رو، اعتبار ترتیب نزول سورهها را برای ایفای نقش مبنایی و پایهای در تفسیر نمیپذیرد و دخالت زمان نزول را تنها در موارد اطمینانبخش و معتبر در حدّ قرینة تفسیری مجاز میداند.