صمد عبدالهی عابد؛ محمدفردین جلالی؛ علیرضا عبدالرحیمی
چکیده
«سلفیه» اصطلاحی نوظهور در تاریخ اندیشة اسلامی است که گروهی از اهل حدیث و پیروان احمدبن حنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب برای خویش برگزیدهاند. آنان در روش شناخت، نقلگرا و در فهم نقل، ظاهرگرا هستند. عقل را شایستة فهم مسائل الهی ندانستهاند و رسالت آن را تنها فهم درست سخنان سلف میدانند. بر مبنای هستیشناسی سلفیه، خدا موجودی ...
بیشتر
«سلفیه» اصطلاحی نوظهور در تاریخ اندیشة اسلامی است که گروهی از اهل حدیث و پیروان احمدبن حنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب برای خویش برگزیدهاند. آنان در روش شناخت، نقلگرا و در فهم نقل، ظاهرگرا هستند. عقل را شایستة فهم مسائل الهی ندانستهاند و رسالت آن را تنها فهم درست سخنان سلف میدانند. بر مبنای هستیشناسی سلفیه، خدا موجودی آسمانی و نشسته بر عرش در آسمان هفتم است. صفات خبری زاید بر ذات همچون «یَد»، «نَفْس» و «وجه» دارد و در قیامت به چشم سَر دیده خواهد شد. آنان در تبیین و تفسیر این گونه صفات الهی از حیث معناشناسی بر اساس اصل ظاهرگرایی در قرآن و سنت، و به تبعیت از برخی اهل اثر و اصحاب حدیث به معنای ظاهری و عامیانه این صفات بسنده کرده، آنان را تأویل نمیکنند. این گروه با تفسیر افراطی و متعصبانهای که از توحید دارند، فقط خود را توحیدی میخوانند و سایر مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد میکنند. امام علی(ع) تشبیه را رد کردهاست و برای ردّ آن، ادلهای آوردهاست. امیر مؤمنان علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدّی که خود خدا و پیامبران او معر فی کردهاند و بر اساس آیات و افعال او، میتوان شناخت. در این مختصر مبانی سلفیه به خامه نقد کشیده شدهاست.