رضوانه دستجانی فراهانی؛ احمد آکوچکیان؛ عباس اشرفی
چکیده
مقوله پیشرفت با نظر به عینیت آن در موقعیتهای زمانی و مکانی، نیازمند الگوی معین با رویکرد آیندهنگری و آیندهنگاری است. نقش آموزههای دین در آیندهنگاری تمدنی، یک مسئله محوری و راهبردی در دورۀ معاصر است. برجستهترین فصل آموزگاری آیندهنگاری دینی، رخدادهای تاریخ تمدنی و به طور خاص، قصص هستند. رویکرد آیندهنگاری به مدد قصص، اصلی ...
بیشتر
مقوله پیشرفت با نظر به عینیت آن در موقعیتهای زمانی و مکانی، نیازمند الگوی معین با رویکرد آیندهنگری و آیندهنگاری است. نقش آموزههای دین در آیندهنگاری تمدنی، یک مسئله محوری و راهبردی در دورۀ معاصر است. برجستهترین فصل آموزگاری آیندهنگاری دینی، رخدادهای تاریخ تمدنی و به طور خاص، قصص هستند. رویکرد آیندهنگاری به مدد قصص، اصلی بنیادین در مبانی فلسفه دین (نظام انتظار از دین و نیاز به دین) است. قصه قرآنی یک منظومه گفتمانی است که رویدادهای مؤثر در تحول فرد، جامعه و تمدن را پیش رو می گذارد و هدف آن قرار دادن مخاطب در موقعیتی است که با انتخاب و اختیار خود در مسیر رشد قرار گیرد تا آینده خود، جامعه و تمدن را در سمت و سوی آرمان الهی رقم زند. این مقاله با پرسش اصلی «چیستی آیندهنگار قصص قرآنی»، با روش تحلیل محتوا به نظریۀ آیندهنگاری برآمده از قصص قرآنی میپردازد و بر آن است که پژوهش کارکرد آیندهنگار از قصص تمدنی، یک ساحت راهبردی نه فقط در حوزه پژوهش هنجارین، بلکه در حوزه تحقیق و توسعۀ آیندهنگار نیز هست. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که آیندهنگری تا آیندهنگاری، فصل راهبردی فلسفه قصه قرآنی است و قصه قرآنی ظرفیتی معرفتشناخت و روششناخت در پیشنهاد رویکرد آیندهنگار راهبردی دارد.
عباس اشرفی؛ ام البنین رضایی
چکیده
در این مقاله عصمت انبیاء در قرآن و عهدین در ماهیت عصمت و مفهوم آن، عصمت انبیاء و اشتراک-ها و افتراقها (یعنی مقایسة این دو کتاب مقدّس) به روش تطبیقی بررسی شده است. هر چند قرآن و عهدین عصمت انبیا را در دریافت و ابلاغ وحی میپذیرند، امّا در قرآن با مسألة ترک اَولَی پیامبران مواجه میشویم که در یهودیّت و مسیحیّت وجود ندارد، بلکه یهود و ...
بیشتر
در این مقاله عصمت انبیاء در قرآن و عهدین در ماهیت عصمت و مفهوم آن، عصمت انبیاء و اشتراک-ها و افتراقها (یعنی مقایسة این دو کتاب مقدّس) به روش تطبیقی بررسی شده است. هر چند قرآن و عهدین عصمت انبیا را در دریافت و ابلاغ وحی میپذیرند، امّا در قرآن با مسألة ترک اَولَی پیامبران مواجه میشویم که در یهودیّت و مسیحیّت وجود ندارد، بلکه یهود و مسیحیّت آن بزرگواران را چون مردم عادی میپندارند که مرتکب گناهانی میشوند.