صالح حسن زاده؛ محمد صدقی الانق
چکیده
در عرف قرآن صراط، یک راه بیش نیست و مستقیم است؛ راه مستقیم آن است که انحرافی و اعوجاجی یا کژی در آن نباشد بر خلاف راههای انحرافی. صراط، شاهراهی است که بر همهی«سبیل»های رسیدن به خدا برتری و احاطه دارد . میان خدا و بندگان، چند سبیل و یک صراط مستقیم برقرار است.تفسیرهای مختلفی که مفسران در باره صراط مستقیم نقل کردهاند، ...
بیشتر
در عرف قرآن صراط، یک راه بیش نیست و مستقیم است؛ راه مستقیم آن است که انحرافی و اعوجاجی یا کژی در آن نباشد بر خلاف راههای انحرافی. صراط، شاهراهی است که بر همهی«سبیل»های رسیدن به خدا برتری و احاطه دارد . میان خدا و بندگان، چند سبیل و یک صراط مستقیم برقرار است.تفسیرهای مختلفی که مفسران در باره صراط مستقیم نقل کردهاند، همه در واقع به یک چیز باز میگردد: همان دین و آئین الهی در جنبههای اعتقادی و عملی که راه و رسم رساندن خلایق به سوی خدایند. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی و تفسیری و بررسی اقوال مختلف، مفهوم عام از صراط مستقیم را ترجیح میدهد. اقوال و اشارات مختلف در روایات و تفاسیر بیان مصادیق این مفهوم عام است. در این مقاله روایت قرآن از صراط مستقیم به تصویر کشیده شده است. ظهور این تصویر در سوره حمد که عصاره تمام قرآن است آشکار است. به نظر میآید این دیدگاه با کلیت آموزههای قرآن و روایات در تبیین معنای صراط مستقیم سازگارتر باشد.
محمّدحسین شیرافکن؛ علیرضا قایمینیا
چکیده
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریم به متّقین میباشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ ...
بیشتر
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریم به متّقین میباشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآن به متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل میگردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه میباشد؛ یعنی چنانکه هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و همآیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل میشود. میتوان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفتهاند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
علی کربلائی پازوکی
چکیده
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرّف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقّق مییابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلّط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود. در دیدگاه علاّمه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوّت، خلافت، وصایت و نیز غیر ...
بیشتر
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرّف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقّق مییابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلّط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود. در دیدگاه علاّمه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوّت، خلافت، وصایت و نیز غیر از امامت به معنی مرجعیّت دینی و یا حتّی زعامت سیاسی است. انسان افزون بر حیات ظاهری، دارای حیات معنوی و باطنی است و برای رسیدن به مراتب عالی در آن نیاز به راهنما و امام و دستورهای خاص دارد. علاّمه طباطبائی امامت را مقامیبرتر از نبوّت میداند که پس از پیمودن مراحل مختلف و آزمایشهای سخت صلاحیّت آن برای بعضی از انبیاء و افراد خاص به وجود میآید و دارندة آن به امر الهی به هدایت باطنی مردم میپردازد و با تصرّف ولایی، انسانهای آماده را به مقصود و مطلوب حقیقی و الهی رهبری میکند. علاّمه این نوع هدایت را هدایت به امر مینامد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل متن و به شیوة کتابخانهای درصدد واکاوی هدایت باطنی و ولایت معنوی امام و زوایای آن از منظر علاّمه طباطبائی(ره)و به صورت خاص، در تفسیر المیزان است.
عباس عزیزی مهمان دوست؛ سعید صحت
چکیده
مدیریت اسلامی از الزامات جامعه اسلامی میباشد، بنابراین جامعه اسلامی نیازمند مدیریتی است که با الگوهای اسلامی مطابقت کند و بتواند در خدمت جامعه اسلامی باشد. هر مکتبی مدیریت را به گونهای تعریف کرده است و انتظارات مشخصی از آن دارد. دین اسلام نیز نگاهی خاص به مدیریت دارد و معیارهایی را برای آن برشمرده است. با جستجو در آیات قرآن و روایات ...
بیشتر
مدیریت اسلامی از الزامات جامعه اسلامی میباشد، بنابراین جامعه اسلامی نیازمند مدیریتی است که با الگوهای اسلامی مطابقت کند و بتواند در خدمت جامعه اسلامی باشد. هر مکتبی مدیریت را به گونهای تعریف کرده است و انتظارات مشخصی از آن دارد. دین اسلام نیز نگاهی خاص به مدیریت دارد و معیارهایی را برای آن برشمرده است. با جستجو در آیات قرآن و روایات و احادیث معصومین (ع)، میتوان معیارها و بینش اسلام نسبت به مدیریت را شناخت. در این مقاله تلاش شدهاست تا بینش اسلام پیرامون مدیریت شناسانده شود.