علی شریفی؛ مهدی رضائی
چکیده
آنچه که وقوع رنج را در زندگی بسیار بحران ساز میکند «بیمعنا» بودن رنج است. از جانب یک فرد مسلمان رنجهایی که برای او رخ میدهند در قالب قرآن، سنت و آموزههای آنها، معنادهی میشوند. این پژوهش با تکیه بر این اصل، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مسئله رنج و معنای آن، از منظر قرآن و روایات پرداخته است. قرآن و روایات با ارائه تفاسیر و آموزههای ...
بیشتر
آنچه که وقوع رنج را در زندگی بسیار بحران ساز میکند «بیمعنا» بودن رنج است. از جانب یک فرد مسلمان رنجهایی که برای او رخ میدهند در قالب قرآن، سنت و آموزههای آنها، معنادهی میشوند. این پژوهش با تکیه بر این اصل، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مسئله رنج و معنای آن، از منظر قرآن و روایات پرداخته است. قرآن و روایات با ارائه تفاسیر و آموزههای خاص از رنج، این توانایی را دارند تا معنای رنجهای عظیم بشری را با وساطت ایمان به یک نظام مقدس، روحانی و هوشمند پیوند زنند و آنها را هدفمند سازند.اصلیترین، راهبرد قرآن و روایت در کاهش رنجهای بشری برساختن معنا برای رنج است. این آموزهها مجموعهای از متغیرها را به هم پیوند میدهند. این متغیرهای زنجیرهای، از ایمان به خدا و معاد شروع میشود و با بهرهگیری از متغیرهای میانجی چون؛ توکل، صبر، جهاد و هجرت به متغیر نهایی یعنی رهایی از رنج و رستگاری در دو بُعد دنیا و آخرت ختم میشود. رنجی که تحمل وگاه مبارزه با آن موجب تحقق کمال و ایدهآل دنیوی و نیز نیل به سعادت اخروی است و مبتنی بر اهدافی معین است و همین هدفمندی، راهبرد غایی و عالی آن در جهت جلوگیری از بحران معنا برای معتقدان به این آموزههاست.
عبّاس اشرفی؛ نرجس جمال امیدی
چکیده
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه ...
بیشتر
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت دادهاند و در دین بدعت گذاشتهاند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: 1ـ دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. 2ـ گستردن آن در میان مردم. 3ـ نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. از این بیان روشن میشود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سهگانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعتها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، برائت از بدعتگذاران است. پیریزی نظام امر به معروف و نهی از منکر نیز کمک خواهد کرد که بدعتها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود.
سیّد عبدالرّئوف افضلی
چکیده
نوشتار پیش رو، به بحث اسلام و خشونت میپردازد. بحث اسلام و خشونت، بحث دیرینهای است، امّا در پی تحوّلات یکی دو دهة أخیر در جهان، بهویژه جهان اسلام، رخ داده، توجّه جهانیان، خصوصاً غربیها، بیشتر به این موضوع جلب شده است و بسیاری با استفاده از این وضعیّت، تعالیم اسلامی را مورد هجمه قرار میدهند. نوشتار حاضر، دیدگاههای موجود دربارة ...
بیشتر
نوشتار پیش رو، به بحث اسلام و خشونت میپردازد. بحث اسلام و خشونت، بحث دیرینهای است، امّا در پی تحوّلات یکی دو دهة أخیر در جهان، بهویژه جهان اسلام، رخ داده، توجّه جهانیان، خصوصاً غربیها، بیشتر به این موضوع جلب شده است و بسیاری با استفاده از این وضعیّت، تعالیم اسلامی را مورد هجمه قرار میدهند. نوشتار حاضر، دیدگاههای موجود دربارة اسلام و خشونت و دلایل آنها را مطرح و بررسی، و در پایان، نویسنده دیدگاه برگزیدة خود را ارائه میکند. بر اساس این دیدگاه، اسلام نه صرفاً دین جنگ و خشونت است و نه صرفاً دین صلح و نرمش. بسته به شرایط، اسلام از هر یک از این دو وضعیّت برای رسیدن به هدف خود استفاده میکند. هدف اسلام، رهایی بشر از اسارتهای درونی و بیرونی برای رسیدن به کمال و خودشکوفایی است. کمال انسان در بندگی خداست. بندگی خداوند اوج آزادگی است. وقتی انسان به مقام بندگی میرسد، خود را از رذایل تخلیه و به کمالات تحلیه میکند. اسلام با زدودن موانع بیرونی و درونی و فراهم آوردن زمنیة بندگی خدا، در واقع، از یک سو، انسان را که فطرتاً به دنبال دینداری و عبودیّت است، از سرگردانی و حیرانی نجات میبخشد و او را به سمت و سوی یک قطب خاص رهنمون میگردد و از سوی دیگر، او را با وصل کردن به وجود بیکران الهی از هر گونه محدودیّتی میرهاند و قابلیّتهای او را به فعلیّت میرساند.
امرالله معین
چکیده
از ابتدای خلقت بشر تاکنون، در تمامی ادیان الهی و غیر الهی، انسان معتقد، در عابدانه ترین نقش عبودیت خویش در محضر معبود به عنصر عبادت و از آن میان در خالصانه ترین شکل آن به دعا رسیده است. سخن به گزاف نیست اگر دعا را لب بندگی بدانیم چرا که در تعمقی عمیق یک دعای حقیقی و کامل، مشمول تمامی عناصر خلوص و ایمان است. این مسئله که یک دعا کننده ی واقعی ...
بیشتر
از ابتدای خلقت بشر تاکنون، در تمامی ادیان الهی و غیر الهی، انسان معتقد، در عابدانه ترین نقش عبودیت خویش در محضر معبود به عنصر عبادت و از آن میان در خالصانه ترین شکل آن به دعا رسیده است. سخن به گزاف نیست اگر دعا را لب بندگی بدانیم چرا که در تعمقی عمیق یک دعای حقیقی و کامل، مشمول تمامی عناصر خلوص و ایمان است. این مسئله که یک دعا کننده ی واقعی در حین این رویارویی با معبود خویش، تا چه حد با اخلاقیات و مسائل مربوط به کسب فضایل آن و خودسازی درگیر می شود و چه میزان دعا باعث می شود داعی به رشد اخلاقی خویش بیافزاید و از طرف دیگر اینکه این رشد اخلاقی در رشد و تعالی محتوای دعای داعی تا چه اندازه تاثیر گذار است قابل تحلیل و بررسی می باشد. دعا امری معنویست و انسان در برخورد با معنویات به چالش با خویشتن بر می خیزد.
تورج زینی وند؛ فریبا اکبر زاده
چکیده
پیشرفت و گسترش اسلام ناب، در همه دورهها بر شالوده گفتوگو و اهتمام به اخلاق، استوار بوده است. اسلام بهعنوان یک دین کامل و جهانی میتواند پاسخگوی بسیاری از دشواریها و دغدغههای انسان امروزی باشد. یافته اساسی این پژوهش، در این است که آموزههای اخلاقی و ماندگار قرآن کریم، میتواند بنیاد و آغازی برای پیشرفت، کمال معنوی، آگاهی، ...
بیشتر
پیشرفت و گسترش اسلام ناب، در همه دورهها بر شالوده گفتوگو و اهتمام به اخلاق، استوار بوده است. اسلام بهعنوان یک دین کامل و جهانی میتواند پاسخگوی بسیاری از دشواریها و دغدغههای انسان امروزی باشد. یافته اساسی این پژوهش، در این است که آموزههای اخلاقی و ماندگار قرآن کریم، میتواند بنیاد و آغازی برای پیشرفت، کمال معنوی، آگاهی، امید، گفتوگو و خوشبختی انسان معاصر باشد. توجّه به ساختارهای اخلاقی، تأکید بر مشترکات انسانی و دینی، احترام به عزّت و کرامت انسانی، بکارگیری عنصر استدلال و برهان و. . . از ویژگیهای زبان قرآن در این زمینه است. در این پژوهش، تلاش شده است که پیوند دین و اخلاق اسلامی در پاسخگویی به چالشها و دغدغههای انسان معاصر، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. دو محور اساسی این جستار، عبارتند از (1) پیشگفتاری درباره اهمیّت گفتوگو و نقش آن در رشد و تکامل تمدن انسانی و (2) بررسی و تحلیل روزآمدی گفتوگوهای قرآنی با رویکرد اخلاق اسلامی.
چکیده
پدیده فمینیسم در اوایل قرن هفدهم به عنوان جنبش استیفای حقوق زمانی ظهور کرد و به جای دفاع از حقوق واقعی زنان، به استفاده ابزاری از آنان می پردازد و دارای پیش فرض های ناصوابی -همچون پست انگاشتن نقش های زنانه، اعتقاد به مردواره بودن زنان (مردانگی زن)، حذف مردان از جامعه و انتقال اختیار امور به دست زنان و در واقع زن گرایی شورشی – می باشد ...
بیشتر
پدیده فمینیسم در اوایل قرن هفدهم به عنوان جنبش استیفای حقوق زمانی ظهور کرد و به جای دفاع از حقوق واقعی زنان، به استفاده ابزاری از آنان می پردازد و دارای پیش فرض های ناصوابی -همچون پست انگاشتن نقش های زنانه، اعتقاد به مردواره بودن زنان (مردانگی زن)، حذف مردان از جامعه و انتقال اختیار امور به دست زنان و در واقع زن گرایی شورشی – می باشد که جامعه زنان را تهدید می کند. در این مقاله، تا حد امکان، به بررسی این پدیده و بیان ضعف های آن پرداخته شده است. همچنین این مقاله به بررسی مساله جایگاه حقیقی زن و حقوق واقعی او در دین پرداخته است که لازمه آن بررسی فضای نامناسب فرهنگی، تبعیض مرد سالارانه و برخورد ارباب - رعیتی و مالکانه با زنان است که بر بخش بزرگی از قلمروهای عشایری و روستایی و حتی شهری ما حاکم است و موجب نادیده گرفته شدن حقوق مشروع و مسلم زنان می شود. این بی عدالتی ها که بعضا به دین نسبت داده می شود و باعث پیدایش پنداری نادرست در خصوص محدودیت زنان در دین می شود به شبهانی در مورد احکام حقوقی آنان - از جمله ارث، حضانت، شهادت، دیه و ... - دامن می زند. در این مقاله این حقوق به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است تا از یک سو زن مسلمان با فهم دقیق از فلسفه وجودی این احکام با استیفای حقوق الهی اش در آرامش و احترام و کرامت به سر برد و بازیچه هواها و هوس های ناپرهیزکاران قرار نگیرد و از سوی دیگر به دام افکار فمینیستی گرفتار نیاید.