امرالّه معین؛ هنگامه بیادار؛ ابوالحسنی فاطمه
چکیده
«تسبیح» به معنای تنزیهی است که توأم با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزّه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد میگویند که محدود به حدود خود آنان است، ...
بیشتر
«تسبیح» به معنای تنزیهی است که توأم با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزّه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد میگویند که محدود به حدود خود آنان است، ولی ذات خداوند منزّه از هر محدودیّت است. بنابراین، آمدن «حمد» و «تسبیح» در کنار هم، برای اِشعار به این است که خداوند از حمد حامدان منزّه است. در این مقاله، محدودة بررسی تسبیح موجودات، تنها موجودات غیر ذیشعور، یعنی جمادات، نباتات و حیوانات است که در ظاهر امر این گونه به نظر میرسد که این سه دسته از موجودات، فاقد علم و ادراک میباشند، چراکه تسبیح و عبادت موجودات صاحبعقل، یعنی انسان، جن و فرشته نیاز به توضیح ندارد و برای همه قابل پذیرش است. بر این اساس، به سه دیدگاه اصلی در باب تسبیح این موجودات پرداخته شده که از میان این سه دیدگاه، دیدگاه سوم برگزیده میشود که به ارادی، آگاهانه و حقیقی بودن تسبیح این موجودات اعتقاد دارد و فهم و نطق که در آیات قرآن به آن اشاره شده، دلیل بر این مطلب گرفته میشود.
قدرتالله قربانی
چکیده
نقش حکیمان مسلمان در شکوفایی تمدّن اسلامی انکارناپذیر است و نیز نقش قرآن در شکلگیری تفکّر عقلانی و فلسفی مسلمانان از مهمترین پرسشها و مسائل پیش روست. به نظر میرسد که جامعیّت قرآن در ارائة آموزههای جهانشمول برای بسترسازی تحقّق سعادت حقیقی بشر باعث گردیده تا در این کتاب الهی، در زمینههای حکمی و عقلانی چون خداشناسی، جهانشناسی، ...
بیشتر
نقش حکیمان مسلمان در شکوفایی تمدّن اسلامی انکارناپذیر است و نیز نقش قرآن در شکلگیری تفکّر عقلانی و فلسفی مسلمانان از مهمترین پرسشها و مسائل پیش روست. به نظر میرسد که جامعیّت قرآن در ارائة آموزههای جهانشمول برای بسترسازی تحقّق سعادت حقیقی بشر باعث گردیده تا در این کتاب الهی، در زمینههای حکمی و عقلانی چون خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی، اخلاق، سیاست و اجتماع برخی آموزههای لازم و جهتدهندة اندیشة متفکّران مسلمان، اعمّ از متکلّمان و فلاسفه بیان شده باشد. از این رو، ملاحظة نظام عقلانی اوّلین فیلسوفان مسلمان چون فارابی و ابنسینا موارد گوناگونی از تأثیرپذیری نظام فلسفی آنان را از قرآن نشان میدهد که محوریّت هستیشناسی توحیدی و تبیین خاصّ از معرفتشناسی وحیانی از مهمترین آنهاست. در این تحقیق، تلاش میشود با توجّه به اوصاف کلّی قرآن و با ذکر برخی آموزههای حکمی، عقلانی و فلسفی آن، نحوة تأثیرپذیری فیلسوفان اسلامی چون فارابی و ابنسینا از آن در ابعاد گوناگون فلسفة خود بیان شود تا نشان داده شود که فلسفة اسلامی، علیرغم منابع غیراسلامی، تنها در پرتو تعالیم عقلانی و فلسفی قرآن بود که ویژگی «اسلامی» را به خود گرفت.
عبدالعلی شُکر
چکیده
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان میآورد، بیآنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه میگیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار ...
بیشتر
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان میآورد، بیآنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه میگیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوههایی همچون وسوسه، وعدههای دروغ، تفرقهافکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق میدهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روشها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
قاسم فائز؛ عماد صادقی؛ ابوذر خیراندیش
چکیده
یکی از سُوَر اختلافی از نظر مکّی و مدنی بودن، سورة عادیات است که اگر مکان نزول سوره تعیین گردد، در تفسیر و شناخت بهتر آن نقش بسزایی دارد. برخی از مفسّران به دلیل سوگندهای ابتدایی در باب اسبان جنگی، آن را مربوط به جهاد دانستهاند که در مدینه واجب شده است. همچنین روایاتی که نزول سوره را بعد از غزوة ذاتالسّلاسل بیان کرده، آن را مدنی دانستهاند. ...
بیشتر
یکی از سُوَر اختلافی از نظر مکّی و مدنی بودن، سورة عادیات است که اگر مکان نزول سوره تعیین گردد، در تفسیر و شناخت بهتر آن نقش بسزایی دارد. برخی از مفسّران به دلیل سوگندهای ابتدایی در باب اسبان جنگی، آن را مربوط به جهاد دانستهاند که در مدینه واجب شده است. همچنین روایاتی که نزول سوره را بعد از غزوة ذاتالسّلاسل بیان کرده، آن را مدنی دانستهاند. امّا با دقّت در اسلوب سوره که به سبک سُوَر مکّی نازل شده است و روایات صحیح در باب مکّی بودن سوره، مشخّص میشود که این سوره مکّی است و آیات ابتدایی سوره که دربارة جنگ است و ربطی به جهاد ندارد که در مدینه نازل شده باشد. همچنین دلیل دیگر بر مکّی بودن سوره، بحث محتوایی آن است که در آن سخن از معاد و قیامت به میان آمده که خود از ویژگیهای سُوَر مکّی است و در نقلی موثّق از امام علی(ع) آمده که عادیات وصفی برای شتران در حجّ است. حال اگر «عادیات» به معنای «اسب» باشد، باز به معنای «اسب جنگی» است که با اسب جهادی متفاوت است؛ زیرا اسب جنگی در فرهنگ جاهلیّت در میان اهل مکّه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
زهرا رضایی
چکیده
قرآن کریم سرشار از قصص و گزارشهای تاریخی مربوط به امّتهای پیشین و پیامبران آنان با هدف انتقال معارف وحیانی و هدایت انسان است. با این حال، در قرآن مستقیماً اشارهای به تاریخ و تاریخنگاری نشده است و خود این کتاب مبتنی بر تاریخنگاری نیست. پرسشهای اصلی این جستار عبارتند از: 1ـ چه ارتباطی میان قرآن و تاریخ وجود دارد؟ 2ـ هدف از استفاده ...
بیشتر
قرآن کریم سرشار از قصص و گزارشهای تاریخی مربوط به امّتهای پیشین و پیامبران آنان با هدف انتقال معارف وحیانی و هدایت انسان است. با این حال، در قرآن مستقیماً اشارهای به تاریخ و تاریخنگاری نشده است و خود این کتاب مبتنی بر تاریخنگاری نیست. پرسشهای اصلی این جستار عبارتند از: 1ـ چه ارتباطی میان قرآن و تاریخ وجود دارد؟ 2ـ هدف از استفاده از قصص و گزارشهای تاریخی چیست؟ از این رو، هدف این جستار آشکار نمودن ارتباط میان قرآن بهعنوان منبعی قدسی با تاریخ بهعنوان یکی از شاخههای علوم انسانی است. در پژوهش پیشرو، فرض بر این است که استفاده از قصص برای عبرتآموزی و الگوبرداری از اولیای خداست. بنابراین، قرآن را به متنی متفاوت از تاریخ وقایع و سرگذشت صرف ملّتها تبدیل میکند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که برجسته نمودن شخصیّتهای قرآنی با رویکرد الگوسازی، دعوت به نگرش خردگرایانه به این گزارشها، همچنین توجّه به کیفیّت وقایع، فراخواندن مخاطبان به حضور و شهود برای پرهیز از گرایش به افسانه با بهره جستن از واژههای «نبأ»، «قصص» و «عبرت» که موجب روی آوردن به واقعگرایی شده، از شاخصههای نقل داستانها در قرآن کریم است. ویژگیهای نقل قصص در قرآن و مؤلّفههای آنها به دلیل بُعد وحیانی و حقّانیّت این گزارهها و حضور اشخاص حقیقی در آنها، موجب تفوّق قرآن بر سایر کتب دینی و تاریخی شده است و از قرآن متنی فراتاریخی ساخته است.
عبّاس اشرفی؛ نرجس جمال امیدی
چکیده
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه ...
بیشتر
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت دادهاند و در دین بدعت گذاشتهاند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: 1ـ دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. 2ـ گستردن آن در میان مردم. 3ـ نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. از این بیان روشن میشود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سهگانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعتها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، برائت از بدعتگذاران است. پیریزی نظام امر به معروف و نهی از منکر نیز کمک خواهد کرد که بدعتها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود.
ابراهیم ابراهیمی؛ اصغر طهماسبی بلداجی
چکیده
امّی بودن پیامبر اکرم(ص) در معنای ناتوانی در خواندن و نوشتن، یکی از مباحثی است که قرآن کریم بر آن تصریح دارد. آیات، روایات و اسناد تاریخی این مطلب را به طور حتم اثبات میکنند که پیامبر اکرم(ص) تا زمان بعثت توانایی خواندن و نوشتن نداشت. این مهم مورد اتّفاق اندیشمندان اسلامی فریقین میباشد. امّا با وجود این، شبهات فراوانی در این باره ...
بیشتر
امّی بودن پیامبر اکرم(ص) در معنای ناتوانی در خواندن و نوشتن، یکی از مباحثی است که قرآن کریم بر آن تصریح دارد. آیات، روایات و اسناد تاریخی این مطلب را به طور حتم اثبات میکنند که پیامبر اکرم(ص) تا زمان بعثت توانایی خواندن و نوشتن نداشت. این مهم مورد اتّفاق اندیشمندان اسلامی فریقین میباشد. امّا با وجود این، شبهات فراوانی در این باره از سوی برخی از مستشرقان مطرح گردیده که معتقدند پیامبر اکرم(ص) قبل از بعث، خواندن و نوشتن میدانست و کتابهای آسمانی پیشین را خوانده است. برخی دیگر از مستشرقان نیز برای واژة «امّی» مفهوم مخالف ارائه دادهاند و بر این باورند که این واژه دلالت بر نخواندن و ننوشتن پیامبر اکرم(ص) ندارد، بلکه به معنای پیامبر بُتپرستان یا پیامبر غیریهود است. جستار پیش رو، ضمن نقد و بررسی آرای مستشرقان در این باره، مفهوم صحیح أمّی بودن پیامبر اکرم(ص) را مستند به دلایل قرآنی، روایی و تاریخی بیان مینماید و نتیجه اینکه پیامبر اکرم(ص) تا زمان بعثت (به اتّفاق) و یا حتّی پس از آن، تا آخر عمر مبارک خود (بااختلاف) نه خواند و نه نوشت که غایت این امر، مسدود کردن راه شبههافکنی منکران رسالت ایشان بوده، همچنانکه اعجاز قرآن و آورندة آن نیز با این مطلب اثبات میشود.