قرآن و معارف قرآنی
Pouran Mirzaei؛ Parisa Adineh Satri؛ Sedigheh Maleklou
چکیده
The interpretation of the verse that indicates "Joining offspring to fathers in the Hereafter" is a topic that has long been the focus of commentators. This Quranic concept has also been interpreted in narrations, giving rise to problematic hadiths in this area, which are considered common hadiths between different Islamic sects. According to the theory of joining in the Quran and narrations, the children of believers will be joined to their fathers in the Hereafter, and the children of disbelievers will also be joined to their fathers, even if they do not reach their level, and this does not diminish ...
بیشتر
The interpretation of the verse that indicates "Joining offspring to fathers in the Hereafter" is a topic that has long been the focus of commentators. This Quranic concept has also been interpreted in narrations, giving rise to problematic hadiths in this area, which are considered common hadiths between different Islamic sects. According to the theory of joining in the Quran and narrations, the children of believers will be joined to their fathers in the Hereafter, and the children of disbelievers will also be joined to their fathers, even if they do not reach their level, and this does not diminish the reward or punishment of their fathers. Interpretive narrations on this subject, insofar as they deprive a person of the motivation for righteous deeds and lead to the assumption of a judgment before evaluation, fall into the category of problematic hadith. The present study, by analyzing the chains of transmission of these narrations, their typology, attention to the origin of their issuance and writing, and analyzing the approaches of scholars from both sects, seeks to explain the semantic aspects of this category of hadiths in a descriptive-analytical manner, the result of which is access to solution-oriented approaches: "Conditional Acceptance," "Interpretive Acceptance," "Carrying on Taqīyya (dissimulation)," and "Denial Approach." Among these, the interpretive approaches of commentary on the hadith presented in this area, carrying the issue on "Conditional Joining," is the least challenging solution; that is, this joining has no connection with the decrease or increase of the fathers' deeds, but rather is a sign of family connection. The faith and deeds of fathers can be effective in the fate of children, but this effect is conditional on the children's faith eligibility. Therefore, joining is only for believers, and the children of disbelievers are calculated only based on their own deeds. As a result, the principle of individual responsibility is fully preserved, and the children of disbelievers will not be punished for the deeds of their fathers.
علی حسینزاده؛ هاجر قاسمی گَوَرْتی
چکیده
یکی از خصوصیّات برجستة انسان نسبت به دیگر موجودات، برخورداری از نیروی عاطفه است. این نیرو یکی از ملزومات زندگی اجتماعی به شمار میرود. انسانها در پرتو دلبستگی به یکدیگر، زندگی تشکیل میدهند و با از خود گذشتگی و ایثار به این زندگی ادامه میدهند و به پرورش نسلهای بعد از خود میپردازند. در قرآن و روایات ائمّه(ع) نیز به مصادیق مثبت ...
بیشتر
یکی از خصوصیّات برجستة انسان نسبت به دیگر موجودات، برخورداری از نیروی عاطفه است. این نیرو یکی از ملزومات زندگی اجتماعی به شمار میرود. انسانها در پرتو دلبستگی به یکدیگر، زندگی تشکیل میدهند و با از خود گذشتگی و ایثار به این زندگی ادامه میدهند و به پرورش نسلهای بعد از خود میپردازند. در قرآن و روایات ائمّه(ع) نیز به مصادیق مثبت عاطفه همچون ایثار، محبّت، خشم در مقابل ظلم و مقابله با کینه، حسد، بُخل و رذایل دیگر بسیار اشاره شده است. با توجّه به اهمیّت مسئله در امر تربیت و فراوانی روشهای ایجابی عاطفی در عمل تربیتی افراد خانوادهو ناشناخته ماندن روشهای سلبی عاطفی که با عنوان روشهای عاطفی آسیبزا در تربیت از آن یاد میشود، این پژوهش درصدد است با روش توصیفیـ تحلیلی و با استفاده از منابع دینی و یافتههای علوم معاصر به تبیین مهمترین روشهای عاطفی آسیبزا در تربیت بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهمترین روش آسیبزا تبعیض میان کودکان و تحقیر کودک در برابر دیگران است که با روشهایی چون استهزاء و تمسخر، ملامت و سرزنش، تهمت، دشنام و القاب زشت بروز مییابد و راهکارهایی همچون تکریم شخصیّت کودک در هر شرایط، توجّه به احساسات او و دوری از تبعیض، میتواند راهی برای مقابله با این روش باشد. این مهم با درک بهتر موقعیّت کودک، احساسات او و دقّت در عملکرد والدین در برابر افراد خانواده و به طور کلّی، متربّیان حاصل خواهد شد.
صالح حسنزاده
چکیده
در بررسی تاریخ علوم اسلامی، به موضوعهایی مشترک میان حکمت اسلامی و قرآن برمیخوریم که گاهی سبب برخورد و بحث بسیاری در میان اصحاب عقل، تفسیر و نقل گردیده است. یکی از این مسائل، مسئلة روح و نَفْس است که میان این دو بینش، یعنی تفسیر و حکمت اسلامی مورد بحث و برخورد قرار گرفته است. بر این اساس، دربارة آفرینش و حقیقت نَفْس و روح در میان اندیشمندان ...
بیشتر
در بررسی تاریخ علوم اسلامی، به موضوعهایی مشترک میان حکمت اسلامی و قرآن برمیخوریم که گاهی سبب برخورد و بحث بسیاری در میان اصحاب عقل، تفسیر و نقل گردیده است. یکی از این مسائل، مسئلة روح و نَفْس است که میان این دو بینش، یعنی تفسیر و حکمت اسلامی مورد بحث و برخورد قرار گرفته است. بر این اساس، دربارة آفرینش و حقیقت نَفْس و روح در میان اندیشمندان مسلمان سه دیدگاه وجود دارد: 1ـ روح مجرّد انسان پیش از بدن او آفریده شده است و برخی روایات با تعیین زمان، تقدّم وجودی روح بر بدن را تأیید میکنند.2ـ روح مجرّد و بدن مادّی همزمان آفریده شدهاند و از لحظهای که جسم انسان استعداد پذیرش روح یافته، خداوند روح مجرّد وی را آفریده، متعلّق به بدنش نموده است.3ـ روح انسان، جسمانیالحدوث و روحانیالبقاء است؛ به این معنی که روح مجرّد آدمی، نه پیش از جسم او آفریده شده است و نه همزمان با آن، بلکه روح در طلیعة پیدایش، یک امر مادّی است که همراه با بدن طبیعی وی پدید آمده است و با تحوّل جوهری تکامل یافته، به مرحلة تجرّد روحانی رسیده است. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر معانی نَفْس و روح در قرآن و حکمت اسلامی، به استقبال این بحث و نزاع رفته، به این پرسش پاسخ دهیم که قرآن و حکمت اسلامی دربارة روح و نَفْس چه نظری دارند؟ برای این منظور، نخست به روش مطالعة کتابخانهای به سِیر مفاهیم نَفْس و روح در قرآن و میان فلاسفه میپردازیم و آنگاه بعد از بیان، بررسی و تحلیل دیدگاهها، برخی از آنها را نقد میکنیم.
سید مهدی معلمی
چکیده
عدالت به عنوان یکی از مهمترین اهداف و ارزشهای حاکم در اقتصاد اسلامی، در اسلامی بودن نظام مالی نقش بسزایی دارد. نظام مالی هنگامی عادلانه است که در سه سطح مبدأ (امکانات و فرصتهای اولیة مالی)، فرایند (رابطهها و فرایندهای مالی) و نتیجه (وضعیت نهایی و نتیجة عملکرد نظام مالی) منطبق بر عدالت باشد. در این میان، تحقق عدالت در رابطهها و ...
بیشتر
عدالت به عنوان یکی از مهمترین اهداف و ارزشهای حاکم در اقتصاد اسلامی، در اسلامی بودن نظام مالی نقش بسزایی دارد. نظام مالی هنگامی عادلانه است که در سه سطح مبدأ (امکانات و فرصتهای اولیة مالی)، فرایند (رابطهها و فرایندهای مالی) و نتیجه (وضعیت نهایی و نتیجة عملکرد نظام مالی) منطبق بر عدالت باشد. در این میان، تحقق عدالت در رابطهها و فرایندهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس آموزههای اسلامی با محوریت رهیافت قرآنی، معیارهای تحقق عدالت در قراردادها و فرایندهای مالی کشف شود. از این رو، به روش تحلیل مضامین قرآنی با روش تفسیری اجتهادی (جامع) به ابعاد مختلف موضوع پرداخته میشود. این پژوهش پس از بررسی آیات قرآن کریم، روایات، قواعد فقهی و تفاسیر، به این نتیجه میرسد که معیارهای تحقق عدالت در فرایندهای مالی در قرآن کریم عبارتند از: غیرربوی بودن قراردادها، عدم زیانرسانی، عدم انحراف از مفاد قرارداد، توزیع ریسک بین طرفین قرارداد و عدم سفتهبازی اخلالگر و قمارگونه.
سید ابراهیم مرتضوی؛ کیوان احسانی
چکیده
در پیِ تعارضِ سنت و مدرنیته، نظریات نویی از سوی دگراندیشان دینی مطرح شد که یکی از این نظریات در حوزه علوم قرآن، نظریة «نسخ آیات الفروع و بعث آیات الاصول» محمود محمد طه - صوفی و اندیشمند سودانی- است که به خاطر پیوند وثیقش با کارآمدی یا ناکارآمدی احکام قرآن نیازمند بررسی است. سخنان طه نشان میدهد که وی علاوه بر نظریه خود، به نسخ مصطلح ...
بیشتر
در پیِ تعارضِ سنت و مدرنیته، نظریات نویی از سوی دگراندیشان دینی مطرح شد که یکی از این نظریات در حوزه علوم قرآن، نظریة «نسخ آیات الفروع و بعث آیات الاصول» محمود محمد طه - صوفی و اندیشمند سودانی- است که به خاطر پیوند وثیقش با کارآمدی یا ناکارآمدی احکام قرآن نیازمند بررسی است. سخنان طه نشان میدهد که وی علاوه بر نظریه خود، به نسخ مصطلح نیز باور داشته است. نظریه طه را «نسخ معکوس» نام نهادهاند اما این نامگذاری دقت لازم را ندارد و بهتر آن است که این نظریه را جزء نسخ تمهیدی- با بسطِ دامنه مصداقی آن- بدانیم زیرا طه از نسخ مدنی بوسیله مکی سخنی نگفته است و عنوان نظریه او نیز ناظر به این نسخِ وارونه نیست. بنابراین مراد او این است که آیات مکی اصل و آیات مدنی فرعند و با توجه به مانایی اصل و ناپایداری فرع، باید آیاتالفروع را با قوانین نو روزآمد کرد. نویسندگان مقاله، با بررسی نظریة مزبور به روش توصیفی- تحلیلی، اشکالات ذیل را در این نظریه قابل توجه میدانند: عدم اعلام تغییر پیام ابدیِ آیات مکّی بر اساس مقتضیات سیاسی مدینه از سوی پیامبر(ص)، عدم اعتراضِ مسلمانان به تغییر بنیادین پیام ابدی آیات مکّی، تقدّم زمانی ناسخ بر منسوخ در نظریة طه درحالیکه شرط تحقق نسخ، تأخّر ناسخ نسبت به منسوخ است، عدم ارائة دلیل برای اصل دانستن همة آیات مکّی و فرع دانستن همة آیات مدنی و وجود تناقض در مبنا و فروع این نظریه.
قرآن و معارف قرآنی
Sayed mahdi Rahmati
چکیده
The Holy Quran is a sign of the Iʻjāz and truthfulness of the final Prophet's (PBUH) claim of prophethood. It initially challenged opponents to produce something similar, and throughout history, it has become a platform for the endless and comprehensive efforts of scholars of literature, religious studies, and exegesis in accessing the essence of divine revelation. Recognizing and understanding the coherence of verses within the Quranic Surahs is one of the manifestations of these efforts. This importance motivated the present library research to compare the identification of Surah objectives ...
بیشتر
The Holy Quran is a sign of the Iʻjāz and truthfulness of the final Prophet's (PBUH) claim of prophethood. It initially challenged opponents to produce something similar, and throughout history, it has become a platform for the endless and comprehensive efforts of scholars of literature, religious studies, and exegesis in accessing the essence of divine revelation. Recognizing and understanding the coherence of verses within the Quranic Surahs is one of the manifestations of these efforts. This importance motivated the present library research to compare the identification of Surah objectives with verse coherence using a descriptive-analytical method. This approach aims to investigate the reciprocal relationship between correctly identifying the objective of each Surah and understanding the coherence of its verses. The current research found that although knowing the manner of verse coherence in each Surah, due to its gradual revelation and thematic diversity, is difficult, a sign of the Quran's miraculous nature, and sometimes beyond human capability, subjective evaluation and unprincipled analysis of Surah objectives and verse relationships can hinder access to the consistency and harmony of the Word of God. Therefore, sincere contemplation, preliminary knowledge of the context of revelation and virtues of the Surah, awareness of the general objectives of the Quran, consideration of the Surah's name, utilization of interpretive narrations, attention to the beginning and ending of the Surah, a comprehensive view of all the Surah's themes, and reflection on the Surah's word choice and the significance of frequently repeated words and verses are eight criteria for understanding the harmony and coherence of each Surah's verses. All of these ultimately return to the role of Surah objectives in approaching verse coherence, factors that eliminate initial anxiety and dispersion and reveal the unity, continuity, and consistency of the verses
حسن باقرینیا
چکیده
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،میتوانازروشهایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنمودهایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،میتوان نتیجهگرفتکه ...
بیشتر
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،میتوانازروشهایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنمودهایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،میتوان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروشهایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیبشناسیاینروشپرداختهایمویکیازچالشهایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کردهایم کهبهویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهرهگیریازعواطف و تلقینگریبهآنارائهکردهاند.
سهراب مروتی؛ امین فتاحی؛ اکرم فریدونی ولاشجردی
چکیده
تعیین چشمانداز و طرّاحی افقهای روشن برای رشد و تعالی، نخستین و پایهایترین گام در جهت تدوین معماری مطلوب هر سازمان و نهاد است. به رغم تلاشهای فراوان در عرصة دستیابی به جایگاه مطلوب دانشگاه در کشور اسلامی ما و نیز بحث اسلامیسازی این نهاد مقدّس، هنوز به نحو مطلوب به ترسیم چشمانداز این نهاد بر مبنای آموزههای اسلامی پرداخته ...
بیشتر
تعیین چشمانداز و طرّاحی افقهای روشن برای رشد و تعالی، نخستین و پایهایترین گام در جهت تدوین معماری مطلوب هر سازمان و نهاد است. به رغم تلاشهای فراوان در عرصة دستیابی به جایگاه مطلوب دانشگاه در کشور اسلامی ما و نیز بحث اسلامیسازی این نهاد مقدّس، هنوز به نحو مطلوب به ترسیم چشمانداز این نهاد بر مبنای آموزههای اسلامی پرداخته نشده است. لذا در مقالة حاضر تلاش شده تا با مروری بر سرفصلهای مفهومشناسی چشمانداز و دانشگاه اسلامی، ویژگیهای بارز دانشگاه اسلامی و شاخصهای چشمانداز دانشگاه اسلامی به تبیین این موضوع پرداخته شود و با تحلیل و بررسی آیات قرآن کریم و همچنین روایات اهل بیت علیهمالسّلام و استنباط از این آموزهها، چشمانداز و سیمای شایستة این نهاد ترسیم شود. پژوهش حاضر، دانشگاه اسلامی را نهادی با پنج مشخّصة ذاتی یا مؤلّفة بنیادین هویّت علمی، جهتگیری دینی، توانمندی پژوهشی، کارآمدی برای جامعه و رضایت محوری معرّفی میکند و با طرّاحی چشمانداز مطلوب آن که این چشمانداز متشکّل از شاخصهای دانایی، توانایی، نیکویی و زیبایی است، به الگوسازی و ترسیم پیکر و چارچوب اسلامیاش پرداخته است.
محبوبه غلامی؛ معصومه غلامی؛ محمّدابراهیم روشنضمیر
چکیده
از شیوههای تبیین معارف دینی در مکتب اهل بیت، در مواجه با اندیشههای مخالفان اسلام، مناظره و احتجاجهایی بوده است که ائمّه معصومین یا تربیتیافتگان آنها در طول تاریخ انجام دادند. «مناظره» صرفاً برای ساکت نمودن طرف مقابل صورت نمیگیرد و نیز برای الزام دیگر مسلمانان به تمکین و قبول استدلال دینی و فرهنگی بین مذاهب اسلامی نمیباشد، ...
بیشتر
از شیوههای تبیین معارف دینی در مکتب اهل بیت، در مواجه با اندیشههای مخالفان اسلام، مناظره و احتجاجهایی بوده است که ائمّه معصومین یا تربیتیافتگان آنها در طول تاریخ انجام دادند. «مناظره» صرفاً برای ساکت نمودن طرف مقابل صورت نمیگیرد و نیز برای الزام دیگر مسلمانان به تمکین و قبول استدلال دینی و فرهنگی بین مذاهب اسلامی نمیباشد، بلکه مناظره زیربنای وحدت اسلامی و مقدّمهای برای رسیدن به اصول مشترک و حقیقت است. این پژوهش که به شیوة توصیفیـ تحلیلی به رشتة تحریر درآمده، با نگاه مدبّرانه به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که عوامل بروز آسیب «مراء»، پیامدها و عوامل رهایی از آن کدام است؟ بر اساس پژوهش به عمل آمده، از مهمترین عوامل بروز آسیب آن، خودخواهی تعصّبات قومی، غرور، جهالت و... میباشد و مهمترین پیامدهای آن نیز نفاق و دورویی، دوری از شفاعت از شفعیان و... است. این اصول کاربردی، میتواند الگویی برای تدوین سند چگونگی یک مناظرة صحیح و دور شدن آن از آسیب مِراء باشد.
فرجالله هدایتنیا
چکیده
دربارة آفرینش انسان، آدم و حوا و به طور کلی، دربارة آفرینش دو صنف مرد و زن میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد. دیدگاههای آنان دربارة این موضوع به دو نظریة کلی بازمیگردد. بسیاری از مفسران، آفرینش مرد و زن را از مَنِشی متفاوت و برای اهداف متفاوت میدانند و معتقدند که خدای سبحان حوا را از قسمتی از بدن حضرت آدم آفریدهاست. همچنین، معتقدند ...
بیشتر
دربارة آفرینش انسان، آدم و حوا و به طور کلی، دربارة آفرینش دو صنف مرد و زن میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد. دیدگاههای آنان دربارة این موضوع به دو نظریة کلی بازمیگردد. بسیاری از مفسران، آفرینش مرد و زن را از مَنِشی متفاوت و برای اهداف متفاوت میدانند و معتقدند که خدای سبحان حوا را از قسمتی از بدن حضرت آدم آفریدهاست. همچنین، معتقدند خدای متعال زن را برای آرامش شوهر خلق کردهاست. نتیجة این نظریه، فرادستی و سروری مرد بر زن و آفرینش تبعی زن در نظام ارزشی اسلام میباشد. گروهی دیگر از آنان، منشأ و هدف آفرینش آدم و حوا را مشترک میدانند و معتقدند که مردان و زنان در آفرینش و به لحاظ شرافت و ارزش یکسان و همسان هستند. مطابق این نظریه، خدای متعال زن و شوهر را برای آفرینش یکدیگر آفریدهاست. با توجه به تأثیر این نظریات در نظام فقهیـ حقوقی و فرهنگیـ اجتماعی، در این جستار تلاش شده ادلة نظریة آفرینش تبعی زن بررسی و ارزیابی شود و نشان داده شود که آدم و حوا و به طور کلی، مرد و زن از منشاء مشترک و برای هدف یکسان آفریده شدهاند و هیچ یک بر دیگری شرافت و سروری ندارد.
مرتضی متقی نژاد
چکیده
اعتقاد به اصل معاد و بازگشت انسان بعد از مرگ، همزمان با آفرینش بشر بودهاست؛ مسلمانان در اصل بازگشت انسان بعد از مرگ اتفاق نظر دارند. اما کیفیت معاد به این که آیا معاد تنها روحانی است یا جسمانی و یا روحانی و جسمانی؟ این مسئله در بین مسلمان از چالش جدی برخوردار است. بر اساس برخی از افعال الهی مطرح در آیات قرآنی در باره آفرینش انسان این ...
بیشتر
اعتقاد به اصل معاد و بازگشت انسان بعد از مرگ، همزمان با آفرینش بشر بودهاست؛ مسلمانان در اصل بازگشت انسان بعد از مرگ اتفاق نظر دارند. اما کیفیت معاد به این که آیا معاد تنها روحانی است یا جسمانی و یا روحانی و جسمانی؟ این مسئله در بین مسلمان از چالش جدی برخوردار است. بر اساس برخی از افعال الهی مطرح در آیات قرآنی در باره آفرینش انسان این بازگشت، جسمانی و روحانی خواهد بود؛ الف: تأکید قرآن بر این که خداوند انسان را به گونه ای خلق کردهاست که برخی از اجزای آن بعد از مرگ باقی میمانند؛ با توجه به این که خداوند متعال در افعال خویش حکیم است وجود اجزای باقی بعد از مرگ تنها معاد جسمانی را رهنمون میگردد و الا بقای اجزای جسمانی بعد از مرگ کاری لغو و بیهوده خواهد بود و خداوند متعال از آن پیراسته است. ب: تأکید قرآن بر افعالی مانند آفرینش انسان با ویژگی اشتیاق به زندگى جاوید، آفرینش انسان با ویژگی دعوت فطری به صلاح و منع فطری از فساد و در نهایت افعال مِثْلی که دلالت بر مِثْلیت و همطرازی انسان دنیوی و اخروی دارد گویای معاد جسمانی عنصری و ترابی خواهد بود.
عنایتالله شریفی؛ سیّدحسین جعفرینسب
چکیده
این پژوهش پیرامون «روشهای قرآن در نهادینهسازی اخلاق در جامعه» با روش کتابخانهای، توصیفی و تحلیلی انجام شده است. از ضروریّات ایمان پروری انسان، شناخت نوع ارتباط با خداست که با اعتقاد به مبدأ و معاد شروع و با خودسازی، مراحل آن طیّ و با حبّ و بغض فیالله به تکامل میرسد. اخلاق توحیدی، مراحل تزکیه را در بر دارد و هدف اصلی اخلاق ...
بیشتر
این پژوهش پیرامون «روشهای قرآن در نهادینهسازی اخلاق در جامعه» با روش کتابخانهای، توصیفی و تحلیلی انجام شده است. از ضروریّات ایمان پروری انسان، شناخت نوع ارتباط با خداست که با اعتقاد به مبدأ و معاد شروع و با خودسازی، مراحل آن طیّ و با حبّ و بغض فیالله به تکامل میرسد. اخلاق توحیدی، مراحل تزکیه را در بر دارد و هدف اصلی اخلاق نیز قرب الهی است تا زمینههای رشد انسان، فراهم و موانع از سر راه برطرف گردد. روش قرآن در تربیت انسان، رسیدن به توحید در زمینة اعتقاد و عمل است تا به عبودیّت برسد. روش قرآن بر تشویق قبل از تنبیه تکیه دارد، هرچند هر دو مکمّل یکدیگرند و علاوه بر غفلتزدایی، به کمال نَفْس کمک میکند. معرّفی اُسوهها در قرآن برای نجات انسان از گمراهی است و الگوی کامل از جمله ویژگیهای اسلام است. آیات قرآن، پیامبران را با دیدة الگو و اُسوه مینگرند و به عنوان سرمشق در صفات برجستة خود معرّفی میکند. در قرآن، برترین الگوی حسنه، پیامبر(ص) و آنگاه ابراهیم(ع) به عنوان الگو معرّفی شده است و داستان برخی از پیامبران و پیشوایان برای پندآموزی نیز آورده شده است.
رضا مهدوی آذربنی؛ مریم علیزاده
چکیده
مسئله شر و راز افرینش آن از گذشته دور، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. این مسئله در تمام ادیان و مکاتب فلسفی به طریقی مطرح شده است و هر یک بر اساس جهان بینی خاص خود درصدد پاسخ بر امده اند. این مسئله، پس از ورود به عالم اسلام به شکل جدی تری به آن پرداخته شده است و فلاسفه اسلامی در سایه معارف قرانی و آموزه های اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، بهترین ...
بیشتر
مسئله شر و راز افرینش آن از گذشته دور، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. این مسئله در تمام ادیان و مکاتب فلسفی به طریقی مطرح شده است و هر یک بر اساس جهان بینی خاص خود درصدد پاسخ بر امده اند. این مسئله، پس از ورود به عالم اسلام به شکل جدی تری به آن پرداخته شده است و فلاسفه اسلامی در سایه معارف قرانی و آموزه های اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، بهترین تفسیر را برای معضل دیرینه بشر ارائه داده اند. پژوهش حاضر در نظر دارد، پس از تبیین معنا و مفهوم شر، فلسفه و اسرار خلقت شرور از سخنان پر بار امام علی (ع) استخراج و روایات متناسب با آن بیان شود.
علی اصغر زکویی
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1390، ، صفحه 59-82
چکیده
از منظر قرآن، خالق هستی تاج کرامت بر سر آدمی نهاده، وی را جانشین خود در زمین معرفی کرده است. پرسش تحقیق این است که معیارهای انسانیت در قرآن، با تاکید بر تفسیر المیزان، کدامند؟ در آموزههای قرآن، از مثلث معیار سخن رفته است: ایمان، عمل صالح و علم. مس وجود آدمی تنها با کیمیای ناب ایمان و عمل صالح به زر تبدیل خواهد شد و آمیختگی آن دو با علم، ...
بیشتر
از منظر قرآن، خالق هستی تاج کرامت بر سر آدمی نهاده، وی را جانشین خود در زمین معرفی کرده است. پرسش تحقیق این است که معیارهای انسانیت در قرآن، با تاکید بر تفسیر المیزان، کدامند؟ در آموزههای قرآن، از مثلث معیار سخن رفته است: ایمان، عمل صالح و علم. مس وجود آدمی تنها با کیمیای ناب ایمان و عمل صالح به زر تبدیل خواهد شد و آمیختگی آن دو با علم، بر رفعت درجات معنوی انسان خواهد افزود. در منطق قرآن، علم، در صورتی، معیار انسانیت است که بر "خشیت" عالم بیافزاید. اضلاع این مثلث تنها در یک تعامل منطقی و متعادل با یکدیگر میتوانند یک انسان کامل، مطابق با معیارها و استانداردهای قرآنی را رقم بزنند. نتیجه تحقق معیارهای یاد شده، دستیابی به حیات طیبه در دنیا و سعادت و نیکبختی در آخرت خواهد بود.
مرتضی امامی
چکیده
سرنوشت انسان پس از مرگ، مسئلة اساسی آدمیان است. این مقاله برآن است تا با بررسی و تحلیل عقلی و نقلی آیات و روایات ناظر بر این مسئله اثبات نماید که نوع جزای انسان، تکوینی است و عاقبت هر کس، متناسب با اعمال خود او شکل میگیرد و هیچ گونه عامل خارجی باعث پاداش اخروی یا عقوبت وی نمیباشد. همچنین، تاکنون دربارة موضوع «تجسم اعمال» ...
بیشتر
سرنوشت انسان پس از مرگ، مسئلة اساسی آدمیان است. این مقاله برآن است تا با بررسی و تحلیل عقلی و نقلی آیات و روایات ناظر بر این مسئله اثبات نماید که نوع جزای انسان، تکوینی است و عاقبت هر کس، متناسب با اعمال خود او شکل میگیرد و هیچ گونه عامل خارجی باعث پاداش اخروی یا عقوبت وی نمیباشد. همچنین، تاکنون دربارة موضوع «تجسم اعمال» عمدتاً با رویکردی فلسفی، کلامی و قرآنی بحث و نظر فراوان شده، اما این مقاله سعی دارد با تکیه بر اشارتهای تربیتی و معرفتی این دسته از آیات و روایات و تقسیم تجسم عمل به «درونی» و «بیرونی» و این مسئله که تجسم درونی، فاعل و عامل اصلی و همسنخ با تجسم بیرونی است، به این مهم بپردازد. در باب اثرگذاری و شکلیابی اعمال (تجسم یا تمثل عمل) باید توجه نمود که اعمال، علاوه بر شکلدهی و تمثل روح (تمثل اخلاق)، در فراهمسازی عناصر و پدیدههایی خارجی (تجسم بیرونی) که در حقیقت، تجسمیافتة باطن هر عمل نیک یا بد است، تأثیرگذارند. عقیده به این موضوع و توجه به نکتههای معرفتی، اخلاقی و تربیتی آن، میتواند در رشد معنوی، علاقهمندی به خداوند و نیز بازدارندگی انسان از ارتکاب زشتکاری، تأثیرگذار بودهاست و به همان نسبت، باورهای نادرست را دربارة کیفیت و نوع مجازاتهای الهی اصلاح نماید.
علیرضا دهقانپور؛ ژیلا بخشی
چکیده
معناشناسی به مطالعة معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشینهای احسان به واژههای «تقوا»، «معروف» ...
بیشتر
معناشناسی به مطالعة معنا میپردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم میپردازد. از همنشینهای احسان به واژههای «تقوا»، «معروف» و «عدل» و از جانشینهای احسان به واژههای «عمل صالح»، «بِر»، «خیر»، «فضل»، «انفاق»، «صدقه»، «زکات» و از واژههای مقابل احسان به «ظلم» و «اسائه» توجّه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط، به معنای واقعی احسان دست مییابیم. احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایستهاش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در راستای شادی دیگران، تکامل نفس و تقرّب به خدا انجام میدهد.
قرآن و معارف قرآنی
عنایت شریفی؛ محمود رمضانی کردآسیابی؛ عبداالمطلب عبدالله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بیان روشهای معرفتی حکومت اسلامی در نهادینهسازی ارزشهای اخلاقی در روابط بینالملل میباشد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی دراین باره به این سؤال اساسی پاسخ دهد که رروشهای معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی در روابط بینالملل کدماند؟. راهکارهای معرفتی در یک تقسیم بندی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بیان روشهای معرفتی حکومت اسلامی در نهادینهسازی ارزشهای اخلاقی در روابط بینالملل میباشد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی دراین باره به این سؤال اساسی پاسخ دهد که رروشهای معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی در روابط بینالملل کدماند؟. راهکارهای معرفتی در یک تقسیم بندی به راهکارهای معرفتی نگرشی، گرایشی و واکنشی تقسیم میشوند. دعوت به توحید، رسالت و معاد از مهمترین راهکارهای معرفتی نگرشی هستند که نقش اساسی و بنیادی در نهادینه کردن اخلاق در روابط بینالملل دارند و حکومت اسلامی ملزم است در تقویت این باورها تلاش نماید. آگاهی بخشی و دانش افزایی ملّتها، بیداری وجدان ملّتها، کاربست حکمت، ترویج فرهنگ عدالتخواهی، ترویج آسان و ساده آموزههای دینی در میان ملّتها از روشهای معرفتی گرایشی. پرهیز از اکراه و اجبار مردم در درعوت به دین، نفی اصالت خشونت در روابط انسانی، مواجهه با بدعت گذاری و مواجهه با اندیشههای آسیبزا همانند؛ بدعتگذاری، التقاط و شبههپردازی از روشهای معرفتی واکنشی حکومت اسلامی در نهادینهسازی ارزشهای اخلاقی در روابط بینالملل میباشند.
سبحان رنجبرزاده؛ علیرضا آزاد؛ محمد غفوری نژاد
چکیده
خداوند متعال که خیر و کمال محض است و بندگان را به اطاعت خود فراخوانده و از معصیت بازداشته در فقره «کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» از آیه ۱۰۸ سوره انعام، تزیین اعمال همة امتها (اعم از مؤمن، کافر و مشرک) را به خود نسبت داده است، اینکه این تزیین به چه معناست و از چه روی به خداوند نسبت داده شده چالشی است که مفسران در ...
بیشتر
خداوند متعال که خیر و کمال محض است و بندگان را به اطاعت خود فراخوانده و از معصیت بازداشته در فقره «کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» از آیه ۱۰۸ سوره انعام، تزیین اعمال همة امتها (اعم از مؤمن، کافر و مشرک) را به خود نسبت داده است، اینکه این تزیین به چه معناست و از چه روی به خداوند نسبت داده شده چالشی است که مفسران در تفسیر این فقره با آن مواجه بودهاند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته دیدگاههای مفسران در تفسیر این فقره را به پنج گونه تقسیم کرده که به نظر میرسد چهار گونه اول یعنی دیدگاههای «ظاهرگرا» «تأویلگرا» «تخصیصگرا» و «فردگرا» قابل پذیرش نبوده و هر کدام به دلایلی رد میشوند؛ در این میان تنها دیدگاهی که آن را ناظر به «ارزشهای اجتماعی» امتها میداند، قابل پذیرش است. ارزشهای اجتماعی از نوع اعتباریات اجتماعی متغیر به شمار میروند، بنابراین ممکن است در هر جامعهای نسبت به جامعه دیگر متفاوت باشند، اما چون خداوند بشر را به گونهای خلق کرده که وقتی جامعه انسانی تشکیل میشود ارزشهایی در آن اعتبار میشوند، خداوند این ارزشها را به خود نسبت داده است. ولی این به معنای منتسب ساختن گمراهی و شرک (و به طور کلی ضدّ ارزشها) به خداوند نیست، زیرا ارزش قلمداد شدن این موارد حاصل ادراک حقیقی نادرست است که به خود انسانها منتسب است، آنچه به خداوند انتساب مییابد ادراکات اعتباری است که بر آن ادراک حقیقی نادرست مترتب شده است.
عبدالعلی شُکر
چکیده
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان میآورد، بیآنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه میگیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار ...
بیشتر
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان میآورد، بیآنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه میگیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوههایی همچون وسوسه، وعدههای دروغ، تفرقهافکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق میدهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روشها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
نازیلا عادل فر؛ محمدرضا ستوده نیا
چکیده
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت میباشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداقهای متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر میکند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة ...
بیشتر
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت میباشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداقهای متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر میکند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد میکند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسانها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسانها نیست. از این رو، قابل اثبات نمیباشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر میرسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و میتواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امینالله» خطاب میشود.
محمد شعبان پور؛ فردین دارابی
چکیده
در دیدگاه ابن عربی که مبنای کلامی اشعری دارد، هیچ نقشی برای انسان و علل طبیعی در نظام عالم قائل نیست؛ و این به دلیل اعتقاد وی به جبر است. علامه طباطبائی دیدگاه شیعه دارد و برای علل طبیعی نهتنها بینقش در نظر نمیگرفت، بلکه نقش طولی در نظر میگیرد و نقش طولی جبر نیست و آنچه جبر است نقش عرضی است؛ بنابراین باد و باران و امثال این علل طبیعیاند ...
بیشتر
در دیدگاه ابن عربی که مبنای کلامی اشعری دارد، هیچ نقشی برای انسان و علل طبیعی در نظام عالم قائل نیست؛ و این به دلیل اعتقاد وی به جبر است. علامه طباطبائی دیدگاه شیعه دارد و برای علل طبیعی نهتنها بینقش در نظر نمیگرفت، بلکه نقش طولی در نظر میگیرد و نقش طولی جبر نیست و آنچه جبر است نقش عرضی است؛ بنابراین باد و باران و امثال این علل طبیعیاند که نقش کارگزاری در نظام عالم دارند و هیچمنافاتی با توحید ندارد، ظاهراً ابن عربی آیات توحیدی را مقدم میدارد و این علل طبیعی را کنار میگذارد؛ اما علامه طباطبائی آیات توحیدی را همانطور معنا میکند که علل طبیعی را بهعنوان علل طولیمیداند و دقیقاً مطابق با توحید میداند و مخالف با مسئله توحید نیست. در این پژوهش آگاهانه یا ناآگاهانه این دو دانشمند طبق تأثیرپذیری از مبانی کلامی که برای خود دارند اینگونه دو روش متفاوت در قبالیک موضوع را اختیار کرده اند. این مقاله به شیوه کتابخانه-اسنادی به مطالعه آثار نگاشته شده عالمه طباطبائی و ابن عربی و به صورت روش کار تطبیقی جزئی با توجه به مبانی کلامی ربط علل طبیعی با آیاتتوحیدی به جمع بندی مطالب پرداخته است
محمدمهدی صفورایی؛ جعفر علیگلی فیروزجائی؛ علیرضا قائمی نیا
چکیده
تأمین نیاز انسان به احترام، شایستگی و قدرت موجب اعتماد به نَفْس، خودشکوفایی و موفقیت میشود و ضربه به این نیاز نیز موجب احساس ضعف و حقارت میگردد. هدف از این تحقیق، بررسی این نیاز و بنیادین بودن آن از نگاه قرآن است. به این منظور، با شیوة دادهبنیاد، کلیدواژههای مرتبط با احترام در نرمافزار مکسکیودا وارد شدند و کار کدگذاری همراه ...
بیشتر
تأمین نیاز انسان به احترام، شایستگی و قدرت موجب اعتماد به نَفْس، خودشکوفایی و موفقیت میشود و ضربه به این نیاز نیز موجب احساس ضعف و حقارت میگردد. هدف از این تحقیق، بررسی این نیاز و بنیادین بودن آن از نگاه قرآن است. به این منظور، با شیوة دادهبنیاد، کلیدواژههای مرتبط با احترام در نرمافزار مکسکیودا وارد شدند و کار کدگذاری همراه با تحلیل محتوا به شکل مقولهبندیهای مختلف انجام گرفت. برای معنایابی واژگان در این تحقیق، از روش میدان معنایی ساختگرا و معناشناسی شناختی و برای موارد بینامتنی از روش تفسیر موضوعی استفاده شد. تحلیل کلیدواژگان و موارد بینامتنی، فراوانی پانصد کد مرتبط با موضوع احترام را در قرآن نشان دادهاست و سطوح متعددی از راهکارهای رشد یا ضربه به احترام و نیز علل شکلگیری یا مقابله با احترام را استخراج کردهاست. در نتیجه، این میزان از بسامد نشانگر بنیادین بودن نیاز به احترام از نگاه قرآن است. بررسی کلیدواژههای احترام و همنشینهای آنها دو زیرمجموعة قدرت در برابر ضعف و شایستگی در برابر تحقیر را برای نیاز احترام نشان میدهند.
زینب روستایی؛ طاهره کوهکن
چکیده
از جمله موضوعاتی که از اولین سوره نازل شده بر پیامبر تا اواخر نزول آیات پیوسته به آن پرداخته شده بحث نماز است. قرآن برپایی نماز را یکی از صفات مؤمنان برمیشمرد. با توجه به مشرک بودن مردم عربستان، آیات باید هماهنگ با حال مخاطبانش به ترتیبی نازل میشد که بتواند بیشترین تأثیر را بگذارد و به صورت یک فرهنگ نهادینه شود. این پرسش مطرح است ...
بیشتر
از جمله موضوعاتی که از اولین سوره نازل شده بر پیامبر تا اواخر نزول آیات پیوسته به آن پرداخته شده بحث نماز است. قرآن برپایی نماز را یکی از صفات مؤمنان برمیشمرد. با توجه به مشرک بودن مردم عربستان، آیات باید هماهنگ با حال مخاطبانش به ترتیبی نازل میشد که بتواند بیشترین تأثیر را بگذارد و به صورت یک فرهنگ نهادینه شود. این پرسش مطرح است که قرآن برای نهادینه ساختن نماز چه شیوهای را به کار برده و چگونه مخاطبان را به این عمل واداشته است؟ برای پاسخ، آیات را به ترتیب سیر نزول و به روش توصیفی تحلیلی بررسی نمودهایم. قرآن در ابتدا به تبیین اثر نماز یا ترک آن در سعادت یا شقاوت انسان پرداخته است. سپس افرادی را به عنوان الگو معرفی میکند. در مرحله بعد احکامی از نماز را بیان میکند. بعد از آن به معرفی ارزشهای همنشین با نماز میپردازد و سپس صفات نمازگزاران را برمیشمرد. به دنبال آن به تأثیر نماز در زندگی میپردازد و دستورات خداوند را در قالب داستانهایی از بنیاسرائیل ارائه میدهد. نتایج حاکی از آن است که قرآن کریم در نخستین گام به تبیین تأثیر نماز و نتیجه آن میپردازد و سپس به احکام و معرفی الگو. محتوای آیات مکی مربوط به نماز، بر محور خودسازی فردی و جریانسازی است اما آیات مدنی بر جنبه تمدنی و جامعهسازی نماز تأکید دارند. در آیات مکی الگوهای متعددی برای نمازگزاران معرفی شده اما آیات مدنی به تناسب سیاق کمتر به این امر پرداخته-اند.
زینب سرخوش سلطانی؛ حمید رضا بصیری
چکیده
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمدهاند و ظاهرا مستقل به نظر میرسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان میکند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمهای یکسان استفاده کردهاست؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ و چرا پایان برخی آیات ...
بیشتر
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمدهاند و ظاهرا مستقل به نظر میرسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان میکند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمهای یکسان استفاده کردهاست؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ و چرا پایان برخی آیات واژه «عقل» و پایان برخی آیات واژه «فکر» ذکر شده است؟ با اینکه به نظر میرسد عقل و فکر تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیل کمی و کیفی محتوای آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر» و نیز مقایسه آنان با یکدیگر، به فهم مراد خداوند نسبت به استفاده از این واژگان در انتهای آیات متعدد، نزدیک شود. طبق بررسیهای انجام گرفته، مشخص شد ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «عقل» و نیز ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «فکر» وجود دارد. خداوند در قرآن کریم معمولا در خواتیم آیاتی که در صدد بیان امری واضح بودهاست که با داشتن عقلِ سالم قابل فهم است از ماده «عقل»، و در خواتیم آیاتی که حاوی مطلبی است که با دقت بیشتر و تفکر قابل درک و فهم است، از ماده «فکر» استفاده کردهاست و نیز عقل دارای مراتبی است که تفکر مرتبه بالای آن است.
سعید بهشتی؛ حسن ملکی؛ حسن اسدزاده؛ ماجده فاطمی
چکیده
هدف این تحقیق استنباط راهبردهای تعلیم و تربیت مبتنی بر انسان شناسی قرآنی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف خود بنیادی-کاربردی، با رویکرد کیفی و روش آن استنتاجی است. یافتههای این پژوهش عبارتند از: انسان دارای شناخت، گرایش و توانایی عمل است، تاثیرات متقابل این ابعاد سه گانه عبارتند: گرایش ها گوهره وجودآدمی است که با آگاهی و عمل تقویت ...
بیشتر
هدف این تحقیق استنباط راهبردهای تعلیم و تربیت مبتنی بر انسان شناسی قرآنی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف خود بنیادی-کاربردی، با رویکرد کیفی و روش آن استنتاجی است. یافتههای این پژوهش عبارتند از: انسان دارای شناخت، گرایش و توانایی عمل است، تاثیرات متقابل این ابعاد سه گانه عبارتند: گرایش ها گوهره وجودآدمی است که با آگاهی و عمل تقویت و تضعیف می شوند. گرایش ها به دو دسته عمیق – پایدار و سطحی – زودگذر تقسیم می شود.گرایش ها می توانند همدیگر را تقویت یا تضعیف کنند. آگاهی در صورت فعال بودن گرایش ها متناسبِ با آن، بر گرایش دیگری تاثیر می گذارد. هرچقدر آگاهی روشن تر باشد به همان میزان به باور نزدیک تر و توجه بیشتر به شناخت و رجوع مکرر به آن باعث تقویت و تضعیف بیشتر گرایش خواهد شد. انجام عمل خاص، هم گرایش پشتوانه خود و هم، همه گرایش های متناسب با آن را تقویت و گرایش های متضادش را تضعیف می کند.راهبردهای تربیتی عبارتنداز: توجه به عمل و بهره گیری مستمر از آن، بستر سازی و تسهیل گری و استفاده از محیط به عنوان ابزار هدایت، ارایه شناخت به صورت تدریجی و متناسب با تمایلات و نیازها، عرضه خوب ها و خوبی ها جهت شکوفایی و تقویت امیال فطری، بهره گیری ازهادیان اهل رشدوتزکیه، بهره گیری از قالب های متنوع ارائه محتوا و زمینه سازی جهت گذر کردن از علایق چگونگی انسان، گرایش، آگاهی، عمل، راهبرد. سطحی و ناپایدار به علایق عمیق و پایدار